گلدینو اکسکوینو؛ رفاقتی که از طلا ارزشمند‌تره!

ثبت نام در کمپین
آموزش ارز دیجیتال

ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA

ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA به‌عنوان نوآوری‌ای پیشگامانه، چارچوب‌های سنتی این حوزه را به چالش کشیده است. این ساختار، با غلبه بر محدودیت‌های ذاتی بلاکچین‌های زنجیره‌ای، چشم‌اندازهایی نوین در مقیاس‌پذیری، کارایی و انعطاف‌پذیری ارائه می‌دهد. برخلاف دیدگاه مرسوم که بلاکچین را صرفاً یک زنجیره خطی می‌پندارد، ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA با معماری موازی و پویای خود، امکان پردازش حجم عظیمی از تراکنش‌ها را با سرعت و امنیت بی‌مانند فراهم ساخته است.

این مقاله با هدف بررسی جامع و تخصصی این فناوری نوظهور تدوین شده است و از مبانی نظری و فنی آن آغاز می‌کند، سپس به پیاده‌سازی‌های عملی در پروژه‌های برجسته نظیر Hedera و IOTA می‌پردازد و در نهایت، آینده این ساختار در اکوسیستم بلاکچین را تحلیل می‌کند.

اگر علاقه‌مندید بدانید چگونه ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA می‌تواند مبنای بازتعریف فناوری‌های غیرمتمرکز قرار گیرد، این تحلیل حرفه‌ای را دنبال کنید.

DAG چیست؟ مبانی نظری و فنی

برای درک نقش بنیادین ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA، ضروری است که ابتدا این ساختار را از منظری ریاضیاتی و فنی مورد ارزیابی قرار دهیم. گراف جهت‌دار غیرمدور (Directed Acyclic Graph) مجموعه‌ای از گره‌ها (Nodes) و یال‌های جهت‌دار (Directed Edges) است که فاقد هرگونه مسیر بسته یا چرخه می‌باشد.

این ویژگی کلیدی، امکان پردازش غیرخطی و موازی را فراهم می‌آورد و ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA را به‌طرز آشکاری از معماری خطی بلاکچین‌های متداول متمایز می‌سازد.

تفاوت‌های بنیادین DAG با بلاکچین‌های کلاسیک

بلاکچین‌های سنتی، مانند بیت‌کوین و اتریوم، بر پایه زنجیره‌ای متوالی از بلاک‌ها عمل می‌کنند که در آن هر بلاک به بلاک پیشین خود متصل است. این ساختار خطی، اگرچه از طریق الگوریتم‌های اجماع نظیر اثبات کار (PoW) امنیت بالایی را تضمین می‌کند، با محدودیت‌های قابل‌توجهی مواجه است.

برای نمونه، فرآیند تأیید هر بلاک زمان‌بر است و افزایش حجم تراکنش‌ها غالباً به ازدحام شبکه و تأخیر در پردازش منجر می‌شود. در مقابل، ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA با حذف مفهوم بلاک و جایگزینی آن با گره‌های مستقل، این موانع را مرتفع می‌سازد.

تفاوت‌های بنیادین DAG با بلاکچین‌های کلاسیک

در این سیستم، هر تراکنش به‌صورت یک گره به گره‌های پیشین متصل می‌شود و تأیید آن به‌صورت موازی انجام می‌پذیرد.

مقایسه اجمالی:

  • بلاکچین کلاسیک: زنجیره‌ای خطی با تأیید متوالی.
  • DAG: شبکه‌ای موازی با تأیید هم‌زمان.

این تمایز ساختاری، مبنای مزایای برجسته‌ای است که در ادامه تشریح خواهند شد.

مزایای کلیدی DAG

ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود، قابلیت‌هایی را به ارمغان می‌آورد که بلاکچین‌های سنتی در تحقق آن‌ها ناتوانند. در اینجا سه مزیت اصلی به‌صورت جامع و با جزئیات بررسی می‌شوند:

  • مقیاس‌پذیری پویا: در بلاکچین‌های کلاسیک، افزایش تعداد تراکنش‌ها اغلب به کاهش سرعت عملکرد شبکه می‌انجامد. اما در ساختار DAG، هرچه تعداد تراکنش‌ها بیشتر شود، کارایی شبکه بهبود می‌یابد. این امر ناشی از پردازش موازی است که ظرفیت شبکه را به‌صورت پویا با تقاضا هم‌راستا می‌کند. به‌عنوان مثال، در سیستمی مبتنی بر DAG، افزایش تراکنش‌ها از ( N ) به ( 2N ) نه‌تنها به تأخیر منجر نمی‌شود، بلکه زمان تأیید را به‌طور نسبی کاهش می‌دهد، زیرا گره‌های بیشتری برای تأیید در دسترس قرار می‌گیرند.
  • هزینه‌های عملیاتی ناچیز: فرآیندهای پرمصرف مانند ماینینگ در این ساختار حذف شده‌اند. در بلاکچین‌های سنتی، ماینرها برای حل مسائل رمزنگاری منابع محاسباتی و انرژی زیادی صرف می‌کنند که هزینه‌ها را افزایش می‌دهد. در مقابل، در DAG، تأیید تراکنش‌ها توسط خود کاربران انجام می‌شود و این امر هزینه‌های عملیاتی را به حداقل می‌رساند.
  • سرعت بی‌نظیر: به دلیل حذف بلاک‌ها و بهره‌گیری از تأیید موازی، تراکنش‌ها در کسری از ثانیه پردازش می‌شوند. برای مقایسه، بیت‌کوین تنها حدود ۷ تراکنش در ثانیه (TPS) را پشتیبانی می‌کند، در حالی که سیستم‌های مبتنی بر DAG قادر به پردازش هزاران TPS هستند.

این مزایا، DAG را به بستری ایده‌آل برای کاربردهای پیشرفته تبدیل کرده‌اند. در ادامه، این ساختار را در دو پروژه پیشگام، یعنی Hedera و IOTA، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

Hedera Hashgraph در اوج امنیت و کارایی

Hedera Hashgraph: DAG در اوج امنیت و کارایی

Hedera Hashgraph یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های پیاده‌سازی ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA است که با استفاده از الگوریتم اختصاصی Hashgraph، استانداردهای نوینی را در امنیت، سرعت و انعطاف‌پذیری تعریف کرده است. این پلتفرم، با تمرکز بر نیازهای سازمانی، نشان داده است که DAG چگونه می‌تواند پاسخگوی الزامات پیچیده دنیای واقعی باشد.

مکانیزم Hashgraph: اجماع بدون ماینر

در Hedera، تراکنش‌ها در ساختاری به نام Hashgraph ثبت می‌شوند که یک گراف جهت‌دار غیرمدور است. این ساختار از دو مؤلفه اصلی بهره می‌برد:

  1. پروتکل Gossip: هر گره اطلاعات تراکنش‌ها و رویدادها را به‌صورت تصادفی با سایر گره‌ها به اشتراک می‌گذارد. این فرآیند، که مشابه انتشار سریع اطلاعات در یک شبکه است، کل سیستم را با سرعت بالا همگام‌سازی می‌کند. از منظر ریاضی، زمان انتشار یک رویداد (( T )) به‌صورت لگاریتمی (O(\log N)) با تعداد گره‌ها (( N )) افزایش می‌یابد.
  2. الگوریتم aBFT: Hedera از تحمل خطای بیزانسی ناهمزمان (Asynchronous Byzantine Fault Tolerance) استفاده می‌کند که امنیت بالایی را در برابر حملات مخرب تضمین می‌نماید. این الگوریتم حتی در صورت وجود یک‌سوم گره‌های ناقص یا مخرب، اجماع را حفظ می‌کند. هر رویداد در Hashgraph حاوی امضاهای رمزنگاری‌شده و اشاره‌گرهایی به دو رویداد پیشین است که دفتر کلی غیرقابل‌تغییر را شکل می‌دهد.

این ترکیب، اجماعی سریع و کم‌مصرف را بدون نیاز به ماینرها فراهم می‌آورد و مصرف انرژی را به‌طور چشمگیری کاهش می‌دهد.

چرا Hedera متمایز است؟

Hedera  با ویژگی‌های برجسته خود در میان پروژه‌های مبتنی بر DAG پیشتاز است:

  • پردازش انبوه تراکنش‌ها: این پلتفرم قادر به پردازش بیش از ۱۰,۰۰۰ تراکنش در ثانیه است، که این ظرفیت از طریق پردازش موازی و بهینه‌سازی‌های Hashgraph محقق شده است. این ویژگی، Hedera را برای کاربردهایی نظیر پرداخت‌های لحظه‌ای و مدیریت زنجیره تأمین مناسب می‌سازد.
  • امنیت سطح بالا: استفاده از aBFT مقاومت در برابر حملاتی مانند DDoS و Sybil را تضمین می‌کند و اعتماد سازمان‌ها را به این پلتفرم جلب کرده است.
  • انعطاف‌پذیری سازمانی: Hedera با ارائه APIهای قدرتمند و پشتیبانی از قراردادهای هوشمند، امکان توسعه برنامه‌های متنوع را برای شرکت‌ها فراهم می‌کند.

با این حال، پیچیدگی الگوریتم Hashgraph و نیاز به هماهنگی دقیق گره‌ها ممکن است چالش‌هایی را در مقیاس‌پذیری بلندمدت ایجاد کند.

IOTA و Tangle: DAG برای اینترنت اشیا

IOTA  با معرفی Tangle، یک پیاده‌سازی خلاقانه از ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA ارائه کرده است که به‌طور خاص برای اینترنت اشیا (IoT) و پرداخت‌های خرد طراحی شده است. این پروژه با حذف کارمزدها و تأکید بر سادگی، افق‌های جدیدی را در فناوری غیرمتمرکز گشوده است.

سازوکار Tangle

سازوکار Tangle: تأیید مشارکتی

در Tangle، هر تراکنش جدید موظف است دو تراکنش پیشین را تأیید کند. این مکانیزم، که به تأیید مشارکتی معروف است، وابستگی به ماینرها را حذف می‌کند و شبکه را کاملاً غیرمتمرکز و خودپایدار می‌سازد. از نظر فنی، این فرآیند شامل مراحل زیر است:

  • انتخاب نوک (Tip Selection): هر گره جدید با استفاده از الگوریتم زنجیره مارکوف مونت‌کارلو (MCMC) دو تراکنش تأییدنشده را به‌صورت تصادفی انتخاب می‌کند.
  • وزن‌دهی تجمعی (Cumulative Weight): هر تراکنش با تأییدهای بعدی وزن بیشتری می‌گیرد، که این وزن نشان‌دهنده اعتبار آن در شبکه است.

این ساختار، مقیاس‌پذیری را با افزایش فعالیت شبکه بهبود می‌بخشد و تأیید تراکنش‌ها را تسریع می‌کند.

نقاط قوت و محدودیت‌ها

Tangle ویژگی‌های متمایزی ارائه می‌دهد که آن را برای IoT ایده‌آل می‌سازد:

  • بدون کارمزد: حذف کارمزدها، IOTA را برای تراکنش‌های خرد (مانند پرداخت‌های دستگاه به دستگاه) مناسب می‌کند.
  • مقیاس‌پذیری بی‌حد: افزایش تراکنش‌ها در Tangle به بهبود عملکرد منجر می‌شود، زیرا گلوگاه‌های بلاکی وجود ندارد.

با این حال، در نسخه‌های اولیه، IOTA به یک هماهنگ‌کننده مرکزی (Coordinator) وابسته بود که تمرکززدایی را محدود می‌کرد. اگرچه پروژه در حال حرکت به سمت نسخه‌ای کاملاً غیرمتمرکز به نام Coordicide است، این چالش‌ها پیچیدگی‌های پیاده‌سازی DAG را نشان می‌دهند.

Hedera در برابر IOTA: نبرد دو غول DAG

مقایسه Hedera و IOTA، تصویری جامع از قابلیت‌های ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA و تنوع کاربردهای آن ارائه می‌دهد. هر دو پروژه از این ساختار بهره می‌برند، اما با رویکردها و اهداف متفاوتی.

تفاوت‌های بنیادین

  • Hedera Hashgraph: این پلتفرم بر امنیت و ثبات تمرکز دارد و برای کاربردهای سازمانی طراحی شده است. Hashgraph سیستمی کنترل‌شده‌تر ارائه می‌دهد که برای نهادهای بزرگ جذاب است.
  • IOTA Tangle: IOTA بر سادگی و انعطاف‌پذیری تأکید دارد و برای اکوسیستم IoT و پرداخت‌های بدون کارمزد بهینه شده است.

جدول مقایسه

 

جدول مقایسه

این مقایسه نشان می‌دهد که انتخاب بین این دو به نیازهای خاص هر پروژه بستگی دارد.

آینده DAG: افقی روشن در بلاکچین

ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA با ظرفیت‌های بی‌نظیر خود، پتانسیل بازتعریف بلاکچین را دارد و جهت‌گیری‌های نوینی را پیش روی این فناوری قرار داده است.

جهت‌گیری‌های نوین و چالش‌های پیش رو

  • هیبریدسازی با بلاکچین‌های سنتی: ترکیب DAG با ساختارهای زنجیره‌ای می‌تواند تعادلی بین سرعت و امنیت ایجاد کند.
  • تقویت امنیت کوانتومی: با پیشرفت محاسبات کوانتومی، الگوریتم‌های DAG باید به‌روزرسانی شوند تا در برابر حملات مقاوم شوند.
  • بهینه‌سازی برای IoT: DAG می‌تواند ستون فقرات شبکه‌های IoT باشد، اما نیازمند پروتکل‌هایی سبک‌تر است.

این روندها حاکی از آن است که پتانسیل‌های DAG هنوز به‌طور کامل شکوفا نشده‌اند.

نتیجه‌گیری: DAG، کلید تحول بلاکچین

ساختار DAG (گراف جهت‌دار غیرمدور) در بلاکچین‌هایی مثل Hedera و IOTA با ارائه راه‌حل‌هایی نوآورانه برای چالش‌های مقیاس‌پذیری، هزینه و سرعت، آینده بلاکچین را از نو ترسیم کرده است. Hedera با امنیت بی‌نظیر و تمرکز بر کاربردهای سازمانی، و IOTA با انعطاف‌پذیری و سازگاری با اینترنت اشیا، نشان داده‌اند که این فناوری قادر به پاسخگویی به نیازهای متنوع است.

برای توسعه‌دهندگان و متخصصان، شناخت عمیق این ساختار و انتخاب پلتفرم مناسب، گامی اساسی در جهت بهره‌برداری از این ظرفیت‌ها محسوب می‌شود. آیا شما نیز آمادگی دارید تا با استفاده از DAG، پروژه‌های خود را به سطحی پیشرفته ارتقا دهید؟ آینده این فناوری در انتظار کاوش شماست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا