یکی از مشخصههای تحلیل تکنیکال، نگاه به گذشته است! درواقع، تکنیکالیستها با استفاده از روندهای گذشته میتوانند روندهای آینده را هم پیشبینی کنند؛ زیرا آنها معتقدند که تاریخ همواره تکرار میشود! حالا اگر این روندها بهصورت منظم و با یک هارمونی خاص اتفاق افتاده باشد، میتوانیم الگوهای هارمونیک را در آن تشخیص دهیم.
الگوی هارمونیک در نمودارها اگر بهدرستی شناسایی شود، میتواند برای تشخیص روندها به ما کمک کند. بسیاری از افراد موفق در زمینه ترید ارز دیجیتال و فارکس نیز از همین الگوها برای انجام معامله استفاده میکنند. البته در این مسیر چالشهای فراوانی نیز وجود دارد.
ما در این مقاله میخواهیم با انواع الگوهای هارمونیک و نحوه ایجاد آنها آشنا شویم؛ همچنین نکات طلایی در مورد ترید با این الگوها را هم معرفی میکنیم.
فهرست مطالب
فیبوناچی و الگوهای هارمونیک!
احتمالاً شما هم این موضوع را شنیدهاید که نسبتهای موجود در طبیعت دائماً در حال تکرار هستند و از الگوهای مشابهی پیروی میکنند. در گذشته بسیاری از این نسبتها توسط دانشمندان پیدا شده است که از جمله آنها میتوان به دنباله عدد پی (3.14) و دنباله فیبوناچی اشاره کرد. فیبوناچی در حقیقت مربعهای تو در تو را نشان میدهد که با بیشتر شدن تعدادشان، طول اضلاع نیز افزایش پیدا میکند. حالا اگر هر مربع را به صورت ربع دایره ترسیم کنیم، یک منحنی مارپیچ تشکیل میشود که نشان دهندهی دنباله اعداد فیبوناچی است. اگر به این منحنی با دقت بیشتری نگاه کنید، متوجه میشوید که الگوی آن دقیقاً مشابه الگوهای موجود در طبیعت مانند شکل حلزونها، وقوع گردباد، کهکشان راه شیری و … است!
نکته مهم اینجاست که امواج قیمتی نیز ممکن است همین الگوها را تکرار کنند! در حقیقت، تریدرها با بررسی نمودارها به این نتیجه رسیدهاند که میزان اصلاح و یا رشد قیمتی بر اساس سطوح فیبوناچی شکل میگیرد و با مشخص کردن این سطوح میتوانیم بازگشت قیمت و یا سقوط آن را پیشبینی کنیم. دنباله فیبوناچی از یکسری اعداد و سطوح تشکیل شده است که شامل اعداد 0.236 و 0.382 و 0.618 و 0.764 میشود. البته برخی سطوح گسترشی نیز مانند 1.00 و 1.382 و 1.682 وجود دارد که الگوها را تشکیل میدهند.
حالا شاید از خود بپرسید که الگوی هارمونیک و اعداد فیبوناچی چه ارتباطی باهم دارند؟ در پاسخ باید بگوییم که الگوهای هارمونیک نیز به الگوهای هندسی گفته میشود که اضلاع آن بر اساس اعداد فیبوناچی تشکیل شدهاند! در بخش بعدی با این الگوها بهطور کامل آشنا خواهیم شد.
انواع الگوهای هارمونیک به چند دسته تقسیم میشوند؟
خب تا اینجا گفتیم که یک الگوی هارمونیک بر اساس اعداد فیبوناچی شکل گرفته و از یک نظم معین پیروی میکند. اما این الگوها از چه زمانی مورد استفاده قرار گرفتند؟ آقای “گارتلی” در سال 1932 الگوییهایی را در نمودار پیدا کرد که به الگوهای 5 نقطهای معروف شدند. پس از چند سال، آقای “اسکات کارنی” این الگو را گسترش داد و نتایج بیشتری از آن گرفت که به نام الگوهای هارمونیک شناخته میشوند. سپس، عمده معاملهگران بازار با استفاده از این الگوها موفق به تعیین نقاط دقیق ورود و خروج و شناسایی سطوح بازگشتی شدند که کمک شایانی به آنها میکرد.
برخی از نسبتهای موجود در الگوهای هارمونیک همان اعداد فیبوناچی هستند اما برخی دیگر نیز با استفاده از محاسبات ریاضی از آنها مشتق شده است. نسبتهای هارمونیک شامل موارد زیر است که به صورت جدول آمده است.
نسبتهای هارمونیک اصلی | نسبتهای هارمونیک فرعی | نسبتهای هارمونیک تکمیلی |
1.618 | 0.786 | 0.382 |
0.618 | 0.886 | 0.500 |
— | 1.127 | 0.707 |
— | 1.272 | 1.414 |
— | — | 2.00 |
— | — | 2.236 |
— | — | 2.618 |
— | — | 3.141 |
— | — | 3.618 |
— | — | 4.236 |
با کمک این نسبتها میتوان اشکال هندسی را در نمودار رسم کرده و از این طریق روند آینده را پیشبینی کرد. بنابراین، انواع الگوهای هارمونیک بر اساس شکل هندسی آن دستهبندی شده است که عبارتند از:
1- الگوی هارمونیک ABCD
الگوی ABCD سادهترین نوع الگوهای هارمونیک است که از چهار نقطه و سه پاره خط AB و BC و CD تشکیل شده است. در این الگو، اندازه دو پاره خط AB و CD باید برابر باشد اما میزان شیب آنها اهمیت چندانی ندارد. به عبارت دیگر، درصد رشد و یا افت قیمت مشابه بوده اما مدت زمان این رشد یا افت میتواند متفاوت باشد. در اینگونه موارد، بازار تمایل دارد که همان رشد مرحله اول را پس از اصلاحی محدود، تکرار نماید. البته در زمان افت قیمت نیز میتواند این الگو به صورت نزولی دیده شود که با استفاده از آن میتوان کف اصلاح قیمتی را تخمین زد.
2- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Pattern)
اگر یادتان باشد، در بخش قبلی گفتیم که اولین الگو هارمونیک توسط آقای گارتلی ابداع شد؛ به همین دلیل، الگوی او را با نام گارتلی معرفی میکنند. این الگو معمولاً در انتهای سیکلهای صعودی یا نزولی بازار رخ میدهد و به منظور شناسایی مناطق PRZ یا Potential Reversing Zone به کار میروند که به معنای مناطقی با پتانسیل برگشت است.
مهمترین نسبت فیبوناچی به کار رفته در الگوی گارتلی، نسبت 0.618 است که باید به دقت در نمودار مشخص شود. این الگو دارای 5 نقطه و سه پاره خط XA و AB و BC و CD است که اصلاح قیمتی آن در محدودههایی با نسبت فیبو 0.618 انجام میشود. به عبارتی دیگر، موج AB باید به میزان 61.8 درصد از موج XA را اصلاح کرده و بازگشت داشته باشد.
نکته مهم در الگوی گارتلی این است که اگر بازگشت موج AB تا سطوح 0.618 ادامه پیدا کند، بازگشت دوم در موج CD نیز تا محدوده 0.786 صورت میگیرد. پس از آن میتوان انتظار تغییر روند را داشت.
3- الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern)
الگوی پروانه یا باترفلای نیز از جمله الگوهای هارمونیک مهم در تحلیل تکنیکال است که مانند الگوی گارتلی از پنج نقطه تشکیل شده است. در الگوی پروانه صعودی پاره خط XA به صورت صعودی بوده و موج ایجاد شده در آینده نیز صعودی خواهد بود. اما در الگوی پروانه نزولی، پاره خط XA به صورت نزولی رسم شده و در نتیجه، روند آینده نیز نزولی است.
در الگوی هارمونیک پروانه، بازگشت موج AB بسیار عمیقتر از الگوی گارتلی است و به همین دلیل، انتظار داریم موج CD نیز بازگشتهای عمیقتری را تجربه کند. نسبت فیبو بازگشتی در این الگو عدد 0.786 خواهد بود که موج بازگشتی دوم آن تا محدودههای 1.272 ادامه پیدا خواهد کرد.
در اینجا باید به این نکته هم اشاره کنیم که در الگوی پروانه، آخرین نقطه بازگشت یعنی نقطه D از نقطه شروع موج یعنی X نیز پایینتر خواهد رفت که دلیل آن را میتوان در اصلاح شدید اولیه جستوجو کرد. اگر میخواهید بیشتر درباره این الگو بدانید مطلب الگوی پروانه چیست را بخوانید.
4- الگوی هارمونیک خفاش (Bat Pattern)
الگوی خفاش از نظر ظاهری شباهت بسیار زیادی با الگوی پروانه دارد و تنها تفاوت آن در میزان بازگشت موج AB است. به عبارت دیگر، الگوی هارمونیک خفاش به منظور شناسایی امواجی است که سطوح بازگشتی آنها بسیار کوچک باشد. این الگو نیز دارای پنج نقطه است و اگر موج اولیه XA صعودی باشد، به آن الگوی خفاش صعودی و اگر موج اولیه XA نزولی باشد، به آن الگوی خفاش نزولی میگویند.
در الگوی هارمونیک خفاش، برگشت اولیه در موج AB در محدوده فیبوی 0.382 تا 0.5 خواهد بود که نشاندهنده اصلاح کمتر است. در این صورت، موج برگشتی دوم یا CD تا ناحیه 0.886 اصلاح خواهد کرد.
5- الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Pattern)
الگوی خرچنگ نیز مانند الگوهای قبلی به صورت موج XABCD نوشته میشود که بخش اول آن دقیقاً مشابه الگوهای خفاش و گارتلی است. زیرا میزان موج بازگشتی AB در الگوی خرچنگ روی اعداد فیبوی 0.382 تا 0.618 است که در محدوده امواج بازگشتی در الگوهای خفاش و گارتلی قرار دارد.
مهمترین موضوع در الگوی خرچنگ، میزان موج بازگشتی دوم یا CD است که آن را از الگوهای خفاش و گارتلی متمایز میکند. این موج بسیار عمیق بوده و تا محدودههای فیبوی 1.618 نیز ادامه پیدا میکند. بنابراین، رعایت حد ضرر و مدیریت سرمایه برای ترید با این الگوی هارمونیک بسیار حائز اهمیت است.
6- الگوی هارمونیک کوسه (Shark Pattern)
یکی دیگر از الگوهای هارمونیک، الگوی کوسه یا شارک است که میتواند در موج پنج الیوت برای تشخیص مناطق بازگشتی PRZ مورد استفاده قرار بگیرد. نکته مهم در این الگو، فراتر رفتن نقطه C از نقطه A است که نشان دهنده امواج فرعی بزرگتر است. این در حالی است که برخی از تریدرها بدون توجه به این موضوع، موج BC را یک موج اصلی در نظر میگیرند.
سطوح بازگشتی در الگوی کوسه در دو ناحیه انجام میشود که ناحیه اول در محدوده فیبوی 0.886 و ناحیه دوم در محدوده فیبوی 1.127 است. با شناسایی این سطوح میتوان نواحی برگشتپذیر را پیشبینی کرد.
7- الگوی هارمونیک سایفر (Cypher Pattern)
الگوی سایفر از جمله الگوهای هارمونیک پیشرفته است که شباهت فراوانی به الگوی کوسه دارد. این الگو از چهار پاره خط تشکیل شده است که میتواند نزولی و یا صعودی باشد. موج برگشتی AB باید تا محدوده فیبوی 0.382 یا 0.618 اصلاح کرده باشد و نقطه بازگشت در موج آخر نیز محدوده فیبو 0.786 خواهد بود. این در حالی است که در الگوی کوسه، مقدار برگشت در موج AB اهمیت چندانی نداشته است.
لازم به ذکر است که در الگوی سایفر باید مانند الگوی کوسه، نقطه C فراتر از نقطه A بوده و سطوح بازگشتی نیز به دقت مورد شناسایی قرار گیرد. در غیر این صورت احتمال رسیدن به حد ضرر در معامله وجود دارد.
8- الگوی هارمونیک سه محرک (3Drives Pattern)
این الگو از نظر ظاهری بسیار شبیه الگوی اول یعنی ABCD است اما دارای جزئیات بیشتری است که ترید کردن با آن را دشوارتر میکند. الگوی سه محرک به صورت X1A2C3 نوشته میشود و به دو صورت صعودی و نزولی قابل شناسایی است. در این الگو دو حرکت بازگشتی وجود دارد که با موج 1A و موج 2B نشان داده شده است و هر دوی آنها باید تا محدوده فیبوی 0.618 بازگشت داشته باشند. همچنین امواج A2 و B3 نیز باید در محدوده فیبوی 1.272 قرار داشته باشند.
توجه داشته باشید که زمان رسیدن امواج به هدفهای مشخص شده باید برابر باشد و اصلاح زمانی نیز در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر، الگوی سه محرک باید تقارن داشته باشد تا بتوان از آن استفاده کرد.
نکات طلایی هنگام ترید با الگوهای هارمونیک
برای انجام معامله و ترید با استفاده از امواج الیوت یا الگوهای هارمونیک در مرحله اول باید سطوح فیبو، اشکال هندسی و الگوهای تشکیل شده را بشناسید. پس از آن، باید سرمایه مورد نظر را بر اساس استراتژیهای خود تعیین کرده و معامله را انجام دهید.
اولین نکتهای که در استفاده از الگوهای هارمونیک باید به آن توجه داشته باشید، عدم قطعیت است؛ این یعنی ترید کردن تنها با استفاده از یک الگوی هارمونیک دارای ریسک بسیار زیادی است و منجر به از دست دادن سرمایه شما میشود.
نکته دیگر، همپوشانی الگوها با یکدیگر است. در واقع موجهای تشکیل شده در الگوهای هارمونیک شباهت فراوانی با هم داشته و در صورت عدم تجربه کافی در استفاده از آنها، دچار ضرر و زیانهای سنگین خواهید شد.
در ضمن، رعایت حد ضرر و حد سود در تمامی مراحل تحلیل تکنیکال لازم و ضروری است. بنابراین، برای ترید با الگوهای هارمونیک نیز باید این موارد را رعایت کرده و مدیریت سرمایه را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.
جمع بندی
آشنایی با الگوهای هارمونیک و استفاده از آنها برای پیدا کردن مناطق مستعد بازگشت میتواند نقش مهمی در موفقیت شما داشته باشد. این الگوها بر اساس اعداد فیبوناچی ساخته شدهاند و یکی از بهترین روشها برای مشخص کردن پایان روندهای صعودی و یا نزولی هستند.
ما در این مقاله تلاش کردیم تا الگوهای هارمونیک را معرفی کرده و انواع آن را بشناسیم. حالا به نظر شما این الگوها تا چه میزان قابل اعتماد هستند؟ آیا تجربه استفاده از این الگوها را داشتید؟ در همین بخش میتوانید نظرتان را برای ما کامنت کنید و یا سوالات خود را در مورد الگوهای هارمونیک از ما بپرسید.