ارزهای دیجیتال به ویژه بیت کوین در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کردهاند. مشکلی که در حال حاضر بازار رمزارزها با آن مواجه است، این است که بازار مشتقه خوبی ندارد. این نشان میدهد که هیچ توافقی در مورد قیمتگذاری گزینهها و سایر مشتقات بر اساس رمزارزها وجود ندارد.
بسیاری از محققان بر این باورند که قیمت یک ابزار مشتقه به ارزش دارایی پایه بستگی دارد. رمزارزها ارزش ذاتی ندارند و دارای قیمتهایی هستند که به رویدادهای اقتصادی مرتبط نیستند و با تعامل بین عرضه و تقاضا تعیین میشوند. بنابراین، قیمت مشتقات رمز ارز به قیمت ارز دیجیتال وابسته است. در ادامه مقاله با ما همراه باشید.
فهرست مطالب
کشف قیمت چیست و این فرآیند چگونه صورت میگیرد؟
تشخیص قیمت، فرآیندی است که توسط آن قیمتهای بازار توسط تعاملات بین خریداران و فروشندگان تعیین میشوند. تشخیص قیمت که به آن مکانیسم تشخیص قیمت نیز گفته میشود، روشی برای تعیین قیمت لحظهای یک دارایی از طریق تعامل بین خریداران و فروشندگان است.
به طور کلی، تعادل بین خریداران و فروشندگان یک شاخص موثر برای عرضه و تقاضا در بازار است. عرضه و تقاضا، عوامل مهمی در تغییر قیمت هستند. این توازن را میتوان با نگاه کردن به سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت به بهترین وجه مشاهده کرد.
با استفاده از این سطوح، معاملهگران و تحلیلگران بازار میتوانند ببینند که آیا خریداران یا فروشندگان در هر زمان در یک بازار غالب هستند یا خیر. اینها اطلاعات مهمی هستند زیرا میتواند معاملهگران را قادر سازد تا نقاط تشخیص قیمت را به طور موثر اندازهگیری کنند. یعنی نقاطی که تعادل در تقاضا و عرضه برای یک دارایی وجود دارد. این منجر به قیمت لحظهای برای دارایی میشود.
تشخیص قیمت، خریداران و فروشندگان را قادر میسازد تا قیمت بازار داراییهای قابلمعامله را تعیین کنند. این به این دلیل است که مکانیسمهای تشخیص قیمت مشخص میکند که فروشندگان مایل به پذیرش و خریداران مایل به پرداخت چه چیزی هستند. در نتیجه، تشخیص قیمت مربوط به پیدا کردن قیمت تعادلی میشود که بیشترین نقدینگی را برای آن دارایی تسهیل میکند.
تشخیص قیمت، خریداران و فروشندگان را بر اساس تعداد، اندازه، مکان و رقابت آن دارایی مطابقت میدهد. یکی از راههای تعیین این عوامل مختلف از طریق مزایده است. بازارهای مذاکره یا حراج این امکان را بوجود میآورد که چندین خریدار و فروشنده تا زمانی که حد متوسط یا قیمت بازار پیدا شود، رقابت کنند. در این مرحله، بازار نقدینگی بالایی خواهد داشت زیرا خریداران و فروشندگان به راحتی با هم مطابقت دارند.
نکات کلیدی
- قیمتگذاری روشی است که در آن خریداران و فروشندگان بر سر قیمتی توافق میکنند که منجر به معامله میشود.
- تعیین قیمت در هر بازاری از جمله بازارهای آنلاین، اتفاق میافتد.
- بازارهای مالی از مبادلات و مزایده به عنوان مکانیزم تعیین قیمت استفاده میکنند.
- این امر به عوامل مختلفی بستگی دارد از ساختار بازار گرفته تا نقدینگی و جریان اطلاعات.
- تعیین قیمت، ابزاری است که از طریق آن قیمت یک دارایی با تطبیق خریداران و فروشندگان بر اساس قیمتی که هر دو طرف آن را قابل قبول میدانند، تعیین میشود.
- تعیین قیمت تا حد زیادی ناشی از عرضه و تقاضا است.
- تعیین قیمت یک مکانیسم مفید برای سنجش خرید یا فروش بیش از حد دارایی است.
- تعیین قیمت به شما کمک میکند تا میزان تسلط خریداران و فروشندگان در یک بازار خاص را ارزیابی کنید.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance Levels) یکی از مفاهیم مؤثر و ابزارهای پرقدرت تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. به طور کلی، سطح حمایت محدودهای از قیمت یک دارایی است که از ریزش بیشتر قیمت در یک روند نزولی جلوگیری میکند. سطح مقاومت محدودهای از قیمت است که از افزایش بیشتر قیمت در یک روند صعودی جلوگیری میکند.
سطوح مقاومت نشاندهنده نقطهای است که در آن تقاضا برای یک دارایی کاهش یافته که به نوعی قیمت را پایین میآورد. حمایت به معنای نقطهای است که در آن تقاضا برای یک دارایی افزایش پیدا میکند و قیمت را بالا میبرد.
معمولا زمانی که قیمت یک دارایی در حال کاهش باشد با رسیدن به یک سطح حمایت (Support Level) حرکت نزولی آن متوقف میشود. در حقیقت این محدوده با حمایت از قیمت، جلوی کاهش بیشتر آن را میگیرد. در طرف مقابل، معمولا زمانی که قیمت یک دارایی در حال افزایش است با رسیدن به یک سطح مقاومت (Resistance Level) حرکت صعودی آن متوقف خواهد شد و این محدوده، جلوی افزایش بیشتر قیمت را میگیرد.
سطوح حمایت و مقاومت به طور مستقیم با مفهومی به نام «عرضه و تقاضا» (Supply and Demand) در ارتباط هستند. بر اساس قانون کلی بازارهای مالی (Financial Markets)، قیمت یک دارایی زمانی بالاتر میرود که تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد یا تقاضا از عرضه پیشی بگیرد. به همین ترتیب، زمانی قیمت پایین میآید که تعداد فروشندهها از خریدارها بیشتر باشد که به معنی سبقت عرضه از تقاضا است.
با توجه به این قانون میتوان اینطور نتیجه گرفت که:
در سطوح حمایتی، پدیدهای به نام افزایش تقاضا و در سطوح مقاومتی، پدیدهای به نام افزایش عرضه، جلوی حرکت فعلی قیمت را میگیرند. هر چه سطوح حمایت و مقاومت جلو روند قیمت را بگیرند، سطوح قویتر و قابلاعتمادتری شکل میگیرد.
زمانی که در یک روند نزولی، قیمت به یک سطح حمایتی نزدیک میشود، احتمال اینکه این سطح وظیفه خود را به درستی انجام دهد بیشتر از حالتی است که قیمت بدون واکنش، آن سطح را شکسته و از آن عبور کند. اما اگر آن را شکست، آنقدر پایینتر میرود تا به سطح حمایت بعدی برسد.
این موضوع برای حالت صعودی هم وجود داشته و به این صورت است که با افزایش قیمت و رسیدن یک سطح مقاومتی، احتمال توقف قیمت بیشتر از عبور از آن سطح است اما اگر قیمت محدوده مقاومتی را شکسته و از آن بالاتر رود، این حرکت را ادامه داده تا به سطح مقاومت بعدی برسد.
نکته قابلتوجه این است که روند قیمت هنگام برخورد با سطوح حمایت و مقاومت، میتواند حالتهای مختلفی داشته باشد. اگر قیمت بعد از اولین برخورد با این سطوح، به سرعت تغییر جهت دهد، آن را تست ساده این سطوح در نظر میگیرند. اما اگر قیمت وارد یک سطح حمایت یا مقاومتشده و برای مدتی در آن محدوده بماند، احتمال زیادی وجود دارد که قیمت به روند قبلی خود ادامه داده و تا سطح حمایت یا مقاومت بعدی پیشروی کند.
چه عواملی در تعیین قیمت نقش دارند؟
عوامل زیادی وجود دارند که در تعیین سطوح قیمت نقش دارند. این عوامل شامل:
۱. عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا دو عامل بزرگ هستند که قیمت دارایی را تعیین میکنند و همچنین مشخص میکنند که مکانیسمهای تشخیص قیمت برای معاملهگران چقدر حیاتی است. به عنوان مثال، اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت دارایی افزایش مییابد زیرا خریداران به دلیل کمیاب بودن آن تمایل به پرداخت بیشتر دارند که به نفع فروشندگان است.
به همین ترتیب، اگر عرضه بیشتر از تقاضا باشد، خریداران آماده نخواهند بود به همان اندازه که اگر عرضه کم بود، بپردازند. این به این دلیل است که دارایی با عرضه بالا اما تقاضای کم به راحتی قابلخرید است. در نتیجه، قیمت اغلب به نفع خریداران است.
در بازاری که عرضه و تقاضا نسبتا برابر است، قیمت در تعادل است زیرا تعداد خریدار و فروشنده باهم برابر است به این معنی که قیمتها برای هر دو طرف منصفانه است. تشخیص قیمت باعث میشود تا معاملهگران تعیین کنند که آیا خریداران یا فروشندگان در یک بازار مسلط هستند یا خیر و قیمت بازار منصفانه در هر زمان چقدر است.
۲. نگرش به ریسک
نگرش خریدار یا فروشنده نسبت به ریسک میتواند تا حد زیادی بر سطح توافق قیمت بین خریدار و فروشنده در بازار تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر خریدار بخواهد ریسک کاهش قیمت را برای پاداش افزایش قیمت بپذیرد، ممکن است مایل به پرداخت بیشتر باشد تا از قرار گرفتن خود در بازار مطمئن شود.
این بدان معناست که قیمت بالاتر از ارزش ذاتی دارایی تعیین شده است. در چنین سناریویی، دارایی بیش از حد خرید شده است و ممکن است در روزها یا هفتههای آینده سقوط کند. ریسک را میتوان از طریق نسبت ریسک به پاداش محاسبه کرد و برای خریداران و فروشندگان مهم است که با استفاده از توقفها و محدودیتها در موقعیتهای فعال خود، ریسک خود را در سطح قابلقبولی حفظ کنند.
۳. نوسانات
میزان نوسانات بازار با ریسک مرتبط است اما یکسان نیستند. نوسان قیمت یکی از عوامل اصلی و تعیینکننده در تصمیمگیری خریدار برای وارد شدن و یا بستن یک پوزیشن است. برخی از معاملهگران به طور فعال به دنبال بازارهای بیثبات هستند زیرا پتانسیل سودهای بزرگ را ارائه میدهند اما ممکن است متحمل ضرر زیادی شوند.
با این حال، در معاملات سیافدی CFD معاملهگران، مالک واقعی دارایی و سهام نخواهند بود بلکه صرفا از طریق پیشبینی از آینده قیمت داراییها، معامله خرید یا فروش را اخذ میکنند در واقع در این نوع معاملات امکان نوسانگیری از تغییرات قیمت بدون تحویل فیزیکی و پرداخت کامل ارزش دارایی را برای سرمایهگذاران فراهم میشود. معاملهگران میتوانند افزایش و همچنین سقوط بازارها را پیشبینی کنند. این به این معنی است که آنها حتی زمانی که بازارها نزولی هستند، فرصت کسب سود را دارند.
زمانی که بازارها به شدت نوسان دارند، مهم است که به ارزیابی قیمتها ادامه دهید و ببینید که قیمت مناسب برای یک دارایی چیست. به عنوان مثال، اگر بازاری در حال حاضر در حال افت است اما در چند روز گذشته روند صعودی داشته است، این بر عهده معاملهگر است که از طریق تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ارزیابی کند که آیا این تغییر در قیمت دارایی به دلیل تغییر در قیمت یک دارایی است یا خیر.
۴. اطلاعات موجود
میزان اطلاعاتی که هم برای خریداران و هم برای فروشندگان در دسترس است، میتواند سطوحی را که آنها مایل به خرید یا فروش هستند را تعیین کند. به عنوان مثال، خریداران ممکن است بخواهند قبل از تعیین اینکه مایل به خرید در یک پوزیشن هستند یا خیر، منتظر خبرهای مهم بازار مانند نتیجه جلسات بانک مرکزی انگلیس یا فدرال رزرو و غیره باشند.
این جلسات و نتیجه آنها میتواند میزان تقاضا را افزایش دهد یا عرضه را کاهش دهد به این معنی که قیمت داراییها ممکن است مطابق با هر تغییری که در خبرهای مربوط به بازار آمده است، تغییر کند.
۵. مکانیسمهای بازار
تشخیص قیمت با ارزشگذاری متفاوت است که فرآیند تحلیلی تعیین ارزش ذاتی فعلی یا آتی یک دارایی یا شرکت است. این به این دلیل است که تشخیص قیمت مجزا از مکانیسمهای بازار است که به دنبال تعیین قیمت بازار یک دارایی به جای ارزش ذاتی آن هستند. در نتیجه، تشخیص قیمت بیشتر به بررسی آنچه که یک خریدار مشتاق به پرداخت آن است و آنچه که یک فروشنده میپذیرد، میپردازد نه تحلیلی که قیمت یک دارایی یا شرکت تعیین میکند.
به این ترتیب، تشخیص قیمت بیشتر به مکانیسمهای بازار مانند اقتصاد خرد، عرضه و تقاضا، وابسته است. با تشخیص قیمت، سرمایهگذاران اطمینان دارند که قیمت به قیمت واقعی بازار است و قیمت منصفانه است به این معنا که توافق بین خریداران و فروشندگان است. کاهش عدم قطعیت پیرامون قیمت دارایی به نوبه خود، نقدینگی را افزایش میدهد در حالی که در برخی موارد هزینه را نیز کاهش میدهد.
مثالهایی برای تعیین قیمت
در نمودار زیر با افزایش عرضه، تقاضا در حال کاهش است. این به این معنی است که قیمت دارایی کاهش مییابد. همانطور که نمودار نشان میدهد، دو خط نشاندهنده تقاضا و عرضه در نهایت تلاقی میکنند و سطحی را نشان میدهد که خریداران و فروشندگان هردو توافق دارند که قیمت بازار منصفانه برای یک دارایی است. در نتیجه، دارایی در این سطح شروع به معامله میکند تا زمانی که تغییراتی در سطح عرضه و تقاضا، ایجاد شود که مستلزم دوره دیگری از تشخیص قیمت است.
اهمیت تشخیص قیمت در معاملات
تشخیص قیمت در معاملات از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا عرضه و تقاضا، نیروی محرکه بازارهای مالی هستند. در بازارهایی که دائما در حال نوسان صعودی و نزولی هستند، ارزیابی مجدد یک سهم، کالا، شاخص یا جفت ارز در بازار فارکس کمتر یا بیشتر از حد خرید و قیمت بازار آن برای خریداران و فروشندگان بسیار مهم است.
با ارزیابی این موضوع، معاملهگر میتواند مشخص کند که یک دارایی در حال حاضر بالاتر یا پایینتر از ارزش بازار آن معامله میشود و میتواند از این اطلاعات به عنوان مبنای باز کردن یک پوزیشن خرید یا فروش استفاده کند.
تعیین قیمت به عنوان یک فرآیند
به جای در نظر گرفتن تعیین قیمت به عنوان یک فرآیند خاص، باید آن را به عنوان عملکرد اصلی در هر بازار در نظر گرفت، خواه یک بورس مالی یا بازار کشاورز محلی باشد. بازار به خودی خود خریداران و فروشندگان بالقوه را گرد هم میآورد و اعضای هر طرف دلایل بسیار متفاوتی برای معامله و سبکهای بسیار متفاوتی برای انجام این کار دارند.
با اجازهدادن به همه خریداران و فروشندگان برای گرد هم آمدن، این بازارها به همه طرفها اجازه تعامل میدهند و با انجام این کار یک قیمت توافقی ایجاد میشود. بدون اینکه بدانند، همه بازیکنان این کار را دوباره انجام میدهند تا قیمت بعدی را تعیین کنند و غیره…
تعیین قیمت به عوامل مختلفی بستگی دارد. از جمله این عوامل میتوان به توسعه بازار، ساختار آن، نوع امنیت و اطلاعات موجود در بازار اشاره کرد. طرفینی که جدیدترین یا با کیفیتترین اطلاعات را دارند از یک مزیت برخوردارند زیرا میتوانند قبل از دسترسی دیگران به آن اطلاعات، اقدام کنند.
زمانی که اطلاعات جدید به دست میآید، شرایط فعلی و آینده بازار را تغییر میدهد بنابراین میتواند قیمتی را که هر دو طرف مایل به معامله هستند، تغییر دهد. با این حال، شفافیت بیش از حد در اطلاعات میتواند برای بازار مضر باشد زیرا ریسک معاملهگران را جابهجایی پوزیشنهای بزرگ یا مهم، افزایش میدهد.
تفاوت تعیین قیمت و ارزشگذاری
تعیین قیمت با ارزشگذاری یکسان نیست. جایی که تعیین قیمت یک مکانیسم بازار محور است، ارزشگذاری یک مکانیسم مدل محور است. ارزشگذاری عبارت است از ارزش فعلی جریانهای نقدی، نرخ بهره، تحلیل رقابتی، تغییرات تکنولوژیکی و بسیاری عوامل دیگر.
اسامی دیگر برای ارزیابی یک دارایی، ارزش منصفانه و ارزش ذاتی است. با مقایسه ارزش بازار با ارزشگذاری، برخی از تحلیلگران میتوانند تعیین کنند که قیمت یک دارایی بالاتر یا زیر قیمت بازار است. البته، قیمت بازار، قیمت واقعی است اما هر تغییری ممکن است فرصتهای معاملاتی را فراهم کند در صورتی که قیمت بازار برای گنجاندن هرگونه اطلاعاتی در مدلهای ارزشگذاری تعدیل شود.
کشف قیمت بیت کوین
در مورد تعیین قیمت بیت کوین استاندارد خاصی در هیچ دوره زمانی مشخصی وجود ندارد و ارزش بیت کوین به قیمت دلار یا ارزهای دیگر وابسته نیست. در حقیقت ضمانتی وجود ندارد که این قیمتها دقیق باشند.
در دنیای اقتصاد، ارزش یک دارایی توسط بازار آزاد با مکانیزم عرضه و تقاضا صورت میگیرد. کشف قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها مثل اتریوم، ریپل و لایت کوین در دنیا در بازارهای مبادلاتی صورت میگیرد که در آن خریداران و فروشندگان، قیمت رمزارزها را نسبت به ارزهای رایج دنیا (فیات) مانند یورو و دلار تعیین میکنند.
بازارهای مبادلاتی در واقع یک بازار مالی مثل بازار بورس هستند که در آن معاملات، بصورت آنی (real-time) انجام میشود. ویژگیهای اصلی این بازارها نقدشوندگی، امنیت و شفافیت است.
در نهایت اینکه بازارها و صرافیها، خریداران و فروشندگان را به یکدیگر وصل میکنند. بازارهای مختلف میزان عرضه و تقاضای متفاوتی دارند و همین در تعیین قیمتهای این بازارها موثر است. البته اگر قیمت مبادله به طور قابلتوجهی پایینتر از بازارهای دیگر باشد، همین فاکتور به تنهایی باعث تغییر سطح عرضه و تقاضا میشود.
چه عواملی بر قیمت بیت کوین تاثیرگذار هستند؟
در مورد افزایش یا کاهش قیمت بیت کوین هیچ اصولی وجود ندارد که بتوان قاطعانه در این زمینه قضاوت کرد. با وجود اینکه هیچ قیمت واحدی برای بیت کوین در دنیا وجود ندارد، معمولا قیمت این رمزارز در صرافیهای مختلف، مشابه است.
از سال ۲۰۰۹ که اولین بیت کوین ایجاد شد تاکنون، قیمت بیت کوین نوسانات شدیدی را تجربه کرده است و همین نوسانات را میتوان به عنوان یک فرصت خوب برای معاملهگران و کسب سود از این بازار درنظر گرفت. تریدرها با استفاده از تحلیل تکنیکال (بررسی نمودارهای قیمتی) و تحلیل فاندامنتال (بررسی وضعیت اقتصادی-اجتماعی جامعه)، میتوانند قیمت بیت کوین را تحلیل و پیشبینی کنند.
عوامل متعددی بر قیمت بیت کوین تاثیرگذار هستند که در ادامه، مهمترین عوامل را بررسی میکنیم:
۱. سیستم عرضه و تقاضا
بخشی از ارزش فلزهای گرانبها و قیمتی مانند طلا، به دلیل عرضه محدود آنها به دست میآید و معمولا هم قیمت این فلزات توسط سیستم عرضه و تقاضا (Supply and Demand) کنترل میشود. عرضه و تقاضا یک فاکتور ساده اقتصادی است که روی قیمت خیلی از کالاها تاثیر میگذارد. عرضه و تقاضا بیت کوین نیز از مهمترین و اصلیترین عواملی محسوب میشود که روی قیمت آن تاثیرگذار است.
به طور کلی، هر چه تقاضا بیشتر باشد و حجم محدودی از کالا وجود داشته باشد، قیمت افزایش مییابد و هرچه عرضه زیاد و تقاضا کم باشد، قیمت کاهش پیدا میکند. این اصل در مورد رمزارزها نیز صادق است. هرچه تقاضا برای یک رمزارز بیشتر شود و حجم عرضه آن محدود باشد، قیمت آن ارز افزایش پیدا میکند.
برای مثال با افزایش تقاضای بیت کوین، قیمت آن نیز افزایش پیدا میکند. این موضوع همان تحلیل تکنیکال و بررسی نمودار قیمت بیت کوین است.
۲. هاوینگ بیت کوین
جهت کنترل سیستم عرضه و تقاضا، هر ۴ سال یکبار پاداش استخراج بیت کوین نصف میشود که به این پدیده هاوینگ Halving میگویند. در سال ۲۰۰۹ که اولین بیت کوین استخراج شد، پاداش استخراج، ۵۰ بیت کوین بود.
اولین هاوینگ در سال ۲۰۱۲، پاداش استخراج یک بیت کوین ۲۵ بیت کوین بود. دومین هاوینگ در سال ۲۰۱۶، پاداش استخراج یک بیت کوین، ۱۲.۵ بیت کوین بود و سومین هاوینگ در سال ۲۰۲۰، پاداش استخراج یک بیت کوین ۶.۲۵ بیت کوین، اتفاق افتاد.
در حال حاضر پاداش استخراج یک بلاک در شبکه بیت کوین که حدودا ۱۰ دقیقه زمان میبرد و دستگاههای پرقدرتی نیاز دارد، ۶.۲۵ بیت کوین است. برخی از تحلیلگران با بیان اینکه تاریخ همیشه تکرار میشود، معتقدند که هاوینگ باعث افزایش قیمت بیت کوین میشود و این امر ناشی از کاهش عرضه بیت کوین است چرا که نصف شدن پاداش استخراج سبب کم شدن فعالیت ماینرها به صورت مقطعی میشود. به طور کلی، هیچ قطعیتی در رابطه با افزایش یا کاهش قیمت بیت کوین در اثر پدیده هاوینگ وجود ندارد.
۳. پیچیدگی بلاک چینها و سختی استخراج
هر چه بلاک چینها امنتر و هر چه پیچیدگی استخراج بیت کوین هم بیشتر باشد، ارزش و قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها بالاتر میرود. البته در این صورت، به دست آوردن سایر بیت کوینها از طریق استخراج هم سختتر خواهد بود.
۴. سودمندی ارزهای دیجیتال
یک عامل مهم و اصلی در تعیین قیمت هر رمزارزی، مفید و سودمند بودن آن است. اگر شما نتوانید برای کار خاصی از یک ارز استفاده کنید، به عنوان مثال، سرمایهگذاری یا پرداختی را با آن انجام دهید، آن ارز هیچ گونه ارزشی ندارد. بیت کوین، حتی در مقیاسهای بالا و زیاد هم میتواند در پرداختها مورد استفاده قرار بگیرد و این بدین معناست که سودمندی بیتکوین بسیار بالا است. همین مسئله، عامل مهمی در افزایش قیمت بیت کوین بشمار میرود.
پیچیدگی بالای بیت کوین در کنار مصرف بالای انرژی برای استخراج بیت کوین آن، موجب افزایش قیمت بیت کوین شده است و به همین خاطر هم میتواند در سرمایهگذاریها استفاده شود. اگر این سودمندی و کاربرد ارزها تغییر پیدا کند، میتواند منجر به نوسانات قیمت شود. برای مثال، سودمندی اتریوم به خاطر یک پلتفرم قرارداد هوشمند است و این امر، علت قیمت نسبتا بالای اتریوم در مقابل دیگر رمزارزها است.
۵. فاکتورهای اجتماعی و فعالیت رسانهها
از جمله عواملی که میتواند بر قیمت بیت کوین تاثیرگذار باشد، فاکتورهای اجتماعی است که احساسات سرمایهگذاران بازار رمزارزها را مورد هدف قرار میدهد.
طبق سخنان تام لی Tom Lee بنیانگذار شرکت تحقیقاتی فاند استارت گلوبال FundStart Global، میتوان گفت که نظر مقامات کشورها، رؤسای شرکتهای مطرح دنیا و سخنرانی افراد مشهور در حوزه رمزارزها میتواند باعث ایجاد شک و تردید در سرمایهگذاران شود. این شک و تردیدها باعث میشود که سرمایهگذاران جهت جلوگیری از ریسکهای احتمالی بازار، رمزارزهاخود را بفروشند و به سرعت سرمایه خود را از این بازار خارج کنند.
در واقع، میتوان گفت که ترس از دست دادن سرمایه (FOMO) و ترس از دست دادن فرصت سود، باعث میشود که سرمایهگذاران دست به تصمیمگیریهای احساسی برای فروش یا خرید رمزارزهای خود بزنند و قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها به شدت کاهش پیدا کند.
برخی از تحلیلگران بازار رمزارزها این ترسها و تردیدها را در کوتاهمدت امری طبیعی میدانند، همانطور که در بازارهای سنتی نیز این ترسها وجود دارد. به هر حال، نمیتوان از بروز احساسات در بازارهای سنتی و بازار رمزارزها جلوگیری کرد.
۶. مسائل قانونی و محدودیتها
مسائل قانونی و مسائل مربوط به دولتها نیز میتواند بر قیمت رمزارزها تاثیر بگذارد. اگر یک دولت درباره قوانین دارایی و مالیات سختگیر باشد، مخفی کردن داراییها با استفاده از رمزارزها تبدیل به اقدامی رایج میشود و این خود باعث تغییر در قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها میشود زیرا تقاضا برای آنها بیشتر خواهد شد.
اقدامات قانونی مثبت برای یک رمزارز مانند رسمی کردن آنها به عنوان ارز یک کشور، میتواند اثرات مثبتی در قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها داشته باشد در حالی که ممنوعیت رمزارزها توسط یک کشور میتواند اثرات منفی برجای بگذارد.
۷. پذیرش و درک عمومی
یکی از چالشهایی که بازار بیت کوین و سایر رمزارزها با آن دست و پنجه نرم میکند، مسئله پذیرش و درک رمزارزها توسط عموم مردم، بانکها، دولتها و شرکتهای بزرگ است.
فهم و ادراک عمومی از یک رمزارز، روی ارزش آن ارز تاثیر بسزایی دارد. به عنوان مثال برای بیت کوین، عامل تاثیرگذار بر قیمت بیت کوین میتواند مردمی باشند که به نوآوریها واکنش مثبتی نشان میدهند با سیستم بانکداری سنتی کنونی مشکل دارند و به دنبال ساز و کاری جدید برای از بین بردن فسادهای مالی هستند.
۸. فورکهای متعدد
به دلیل فورکهای متعدد و انشعابات منظم از زنجیره رمزارزها و ایجاد انواع رمزارز مشتق شده، منتقدان این بازار ادعا میکنند که رمزارزها محدود نیستند و مسئله کمیابی رمزارزها را جدی نمیگیرند.
۹. نهنگها و نوسانات بازار
یکی از عوامل کلیدی در بازار رمزارزها، افرادی هستند که مقدار زیادی از سرمایه بازار را در اختیار دارند. به چنین افرادی اصطلاحا نهنگ گفته میشود که در بازار رمزارز مانند سهامداران عمده در بازار بورس هستند. از جمله معروفترین نهنگها میتوان به ساتوشی ناکاموتو (خالق بیت کوین)، دوقلوهای وینکلواس و راجر ور اشاره کرد که مقدار زیادی از کل بیت کوینها را دارا هستند.
برخی از نهنگها تمایل دارند که بیت کوینهای خود را نگه دارند و برخی به خرید و فروش رمزارزهای خود از جمله بیت کوین میپردازند. نهنگها چه بیت کوینهای خود را بفروشند و چه آنها را نگه دارند، بر بازار رمزارزها تاثیرگذار هستند.
۱۰. حجم معاملات
حجم پایین معاملات در بازار را میتوان از دیگر عوامل تاثیرگذار بر قیمت رمزارزها دانست. این حجم پایین معاملات میتواند شک و تردیدهای سرمایهگذاران را افزایش دهد. فعالیت و رفتار افراد مشهور و انتشار اخبار منفی در حوزه رمزارزها خود سبب ایجاد شک و تردید میشود و همین امر بر روی حجم معاملات روزانهای که در بازار انجام میشود، تاثیرگذار است.
چگونه اهرم یا لوریج Leverage میتواند به کشف قیمت بیت کوین کمک کند؟
بیت کوین نیز مانند هر کلاس دارایی دیگری است که قیمت طبیعی خود را از طریق فعالیتهای معاملاتی که در صرافیهای جهانی انجام میشود، به دست میآورد. با این حال، به طور کلی اهرم و معاملات مارجین میتوانند به افزایش سریع تقاضای یک دارایی کمک کنند.
آنها همچنین میتوانند سرمایههای ذخیرهشده را آزاد کنند بنابراین نقدینگی در بازار موردنظر افزایش مییابد زیرا معاملهگران به دنبال استفاده از سرمایه خود در جای دیگر هستند. این یک استراتژی سرمایهگذاری با استفاده از پول قرض گرفته شده به منظور استفاده از ابزارهای مالی مختلف و افزایش بازده احتمالی یک سرمایهگذاری است.
همچنین استفاده کارآمد از سرمایه معاملاتی است که مورد توجه متخصصان نیز است زیرا به آنها این امکان را میدهد تا بدون استفاده کامل و ۱۰۰ درصدی از سرمایه خود در وضعیتهای معاملاتی پرخطر، به معاملات وضعیتهای معاملاتی بزرگ بپردازند. به عنوان مثال، معاملهگری که میخواهد هزار توکن با قیمت ۱ دلار بخرد، بسته به اهرم مورد استفاده فقط به ۱۰۰ دلار سرمایه نیاز دارد و بدین ترتیب ۹۰۰ دلار باقیمانده را نیز برای معاملات دیگر در دسترس میگذارد.
چرا اهرم برای بیت کوین مهم است؟
بیت کوین که غالبا به عنوان نقدترین رمزارز موجود شناخته میشود از اهرم و معاملات مارجین بهره میبرد به این صورت که به سرمایهگذاران و معاملهگران امکان میدهد تا در یک وضعیت معاملاتی معطوف شوند در حالی که سبدی از سایر رمزارزها در اختیار داشته باشند.
اهرم همچنین ابزارهای بیشتری را به معاملهگران حرفهای و سرمایهگذاران خرد به منظور کسب سود در بازار رمزارزها ارائه میدهد. در واقع، تقاضای بیشتر برای یک کلاس دارایی به میزان چشمگیری، پتانسیل آن را برای کسب سود بیشتر از طریق افزایش طبیعی قیمت به طور گستردهای بهبود میبخشد.
طبق گفته لنیکسلای Lennix Lai، رئیس بازاریابی صرافی اکیاکس OKEx: اگر فقط بتوانید توکنهای بیت کوین را خرید و فروش کنید و قابلیت فروش استقراضی نداشته باشید، بازار پرنوسانتر میشود زیرا کاملا با احساسات هدایت خواهد شد.
دسترسی بیشتر به سرمایه به معنای نقدینگی بیشتر بدون افزایش تعداد معاملهگران در بازار مورد نظر است. این مسئله، ابزاری را برای افزایش گردش سرمایه بدون جذب سرمایه جدید فراهم میکند. اگرچه در کنار کاهش حجم کلی معاملات، ارزش کلی بازار رمزارزها نیز ثابت مانده است اما فشارهای موجود در بازار خرسی میتواند از طریق اهرم و معاملات مارجین جبران شود.
کشف قیمت در بورس چیست و چگونه انجام میشود؟
کشف قیمت، انتقال اطلاعات مرتبط با قیمت سهام است. البته ممکن است تعیین قیمت در تمامی سهام بازار به سرعت صورت گیرد. این امر در شرایطی اتفاق میافتد که سرعت انتقال اطلاعات در یک شرکت یا بازار، کند باشد. یکی از موانع تعیین قیمت، اطلاعات ناقص است.
در صورت وجود اطلاعات ناقص، فرآیند کشف و تعدیل قیمت با تاخیر صورت میگیرد. مسئلهای که در این میان حائز اهمیت است، این است که قیمتها در تعامل میان دو نیروی عرضه و تقاضا کشف میشوند. در وقع این دو نیرو هستند که تعیینکننده سطح قیمت بازار هستند.
در فرآیند کشف قیمت، خریداران و فروشندگان در خصوص میزان معینی از کالا به یک قیمت معاملاتی میرسند. چنین توافقی در یک مکان و زمان خاص صورت میگیرد.
در کشف قیمت بورس، عرضهکننده، قیمتی برای محصولات خود تعیین میکند و این کار را با در نظر گرفتن میزان عرضه و تقاضای کالا یا دارایی خود انجام میدهد. در بازار بورس برای رسیدن به شفافیت قیمتی از چنین شیوهای بهره میبرند. کشف قیمت باید به موقع انجام شود.
ممکن است قیمت در تمامی سهام حاضر در بازار، به سرعت تعیین شود. این امر در شرایطی رخ میدهد که سرعت انتقال اطلاعات در شرکتهای مختلف متفاوت باشد بنابراين به موقع بودن کشف قیمت، به سرعت انتقال اطلاعات اشاره دارد.
انواع روشهای کشف قیمت در بورس
از آن جا که قطعیتی در آینده وجود ندارد، خریداران و فروشندگان باید با انتظارات خود قیمت را کشف کنند. بنابراين قیمت در محدوده سطح قیمت بازار در نوسان خواهد بود. کیفیت دارایی مورد معامله، مکان و زمان معامله، تعداد خریداران و فروشندگان در تعیین میزان این نوسان دخیل هستند.
همچنين این فرآیند از عوامل دیگری از جمله میزان و نوع اطلاعاتی که در دسترس عموم قرار دارد نیز تاثیر میگیرد. در نتیجه میتوان فرآیند کشف قیمت را در دسته موضوعات بنیادی و فراتر از عرضه و تقاضا قرار داد.
کشف قیمت با حراج ناپيوسته
در زمان بازگشایی سهم در بازار بورس و از طریق حراج ناپیوسته، کشف قیمت اتفاق میافتد. در این شرایط سهم در وضعیتی قرار میگیرد که برای کشف قیمت آن، تقاضاکننده و عرضهکننده باید شروع به رقابت کنند. رقابتی که در یک قیمت مشخص به پایان میرسد. این قیمت، همان قیمتی است که معامله خرید و فروش در آن قیمت انجام میشود.
برای حراج ناپیوسته، در یک بازه زمانی مشخص، هیچ معاملهای در سهم صورت نمیگیرد. بعد از این مدت زمان، در صورت تعادل بین قیمت پیشنهادی خریدار با قیمت فروشنده، اولین معامله انجام میشود. با انجام اولین معامله نیز کشف قیمت صورت میگیرد. در فرآیند کشف قیمت با حراج ناپیوسته، هیچ معاملهای انجام نمیشود اما امکان ورود، تغییر یا حذف سفارش وجود دارد.
به عنوان مثال ناظر اعلام میکند که در فاصله زمانی مشخصی، در نمادی خاص حراج ناپیوسته به منظور کشف قیمت انجام میشود. بنابراین در این محدوده زمانی، هیچ معاملهای صورت نمیگیرد. اگر در این مدت زمان قیمت خریدار با قیمت فروشنده برابر شود، معامله در ساعتی پس از این بازه زمانی، بین خریدار و فروشنده انجام میشود.
اگر خریدار و فروشنده در هیچ قیمتی با هم به تفاهم نرسند، ناظر مجددا معاملات سهم را متوقف و کشف قیمت را در روز دیگری تکرار میکند.
نحوه کشف قیمت در حراج ناپیوسته
معمولا بنا به دلایل زیر، نمادهای معاملاتی شرکتها شامل بازگشایی با حراج ناپیوسته میشوند:
۱. برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه یا مجمع عمومی عادی به طور فوقالعاده:
در صورتی که هدف از برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه تصویب صورتهای مالی یا تقسیم سود باشد، بازگشایی نماد معاملاتی با حراج ناپیوسته بدون محدودیت دامنه نوسان و اگر هدف به غیر از تصویب صورتهای مالی یا تقسیم سود نقدی باشد، بازگشایی نماد با حراج ناپیوسته با محدودیت دامنه نوسان انجام میشود. در مجمع فوقالعاده نیز تغییر میزان سرمایه شرکت باعث بازگشایی نماد معاملاتی آن با حراج ناپیوسته بدون محدودیت دامنه نوسان، به منظور کشف قیمت هر سهم میشود.
۲. افشای اطلاعات با اهمیت:
اگر شرکت افشای اطلاعات با اهمیت در گروه الف داشته باشد، به منظور کشف قیمت، نماد معاملاتی آن با حراج ناپیوسته بدون محدودیت دامنه نوسان بازگشایی میشود. افشای اطلاعات گروه ب نماد معاملاتی را با حراج ناپیوسته با محدودیت دامنه نوسان بازگشایی میکند.
۳. قانون نوسان ۵۰ درصد:
در صورتی که نماد معاملاتی توسط این قانون متوقف شود، حراج ناپیوسته حداکثر ۲ روزکاری پس از توقف، با محدودیت دامنه نوسان برای کشف قیمت بازگشایی میشود.
۴. گره معاملاتی:
به منظور کشف قیمت سهم در زمانی که نماد شرکتی مشمول گره معاملاتی شود، روز معاملاتی بعد با حراج ناپیوسته و محدودیت دامنه نوسان، نماد سهم بازگشایی خواهد شد. در خصوص رفع گره معاملاتی و نحوه گشایش سهام وارد شوید.
۵. مظنون بودن معاملات به استفاده از اطلاعات نهانی یا دستکاری قیمت:
بازگشایی نماد معاملاتی در این شرایط پس از بررسیهای لازم، با حراج ناپیوسته و با محدودیت دامنه نوسان برای کشف قیمت نماد صورت خواهد گرفت.
در صورتی که در حراج ناپیوسته به دلیل برابر نبودن قیمت پیشنهادی خریدار با قیمت فروشنده معاملهای صورت نگیرد به تشخیص سازمان بورس و پس از اطلاعرسانی توسط ناظر بازار، حراج ناپیوسته یکبار دیگر در همان جلسه معاملاتی یا در ۹۰ دقیقه ابتدایی جلسه بعد تکرار میشود. چنانچه کشف قیمت مجدد صورت نگیرد، آخرین قیمت پایانی نماد معاملاتی، مرجع قیمت حراج پیوسته خواهد بود.
در کشف قیمت حق تقدم سهام پس از افزایش سرمایه یا در زمان عرضه حق تقدمهای استفادهنشده، حراج ناپیوسته تا کشف قیمت تکرار میشود. زمان عرضه حق تقدمهای استفادهنشده مدت حراج ناپیوسته تا پایان جلسه معاملاتی ادامه خواهد داشت.
تفاوت کشف قیمت و قیمت واقعی
کشف قیمت مستلزم به تفاهم رسیدن خریدار و فروشنده است. برای مثال دارایی شما ۵۰۰ گرم طلا است. زمانی میرسد که بنا به دلایلی قصد فروش طلای خود را دارید. با این که قیمت طلای جهانی تغییری نکرده است اما به دلیل عرضه زیاد طلا و کشف قیمت پایینتر از ارزش واقعی آن، طلافروشی چند درصد کمتر از قیمت جهانی طلا را از شما خریداری میکند. در بازار بورس و اوراق بهادار نیز دقیقا همین اتفاق رخ میدهد.
کشف قیمت فرآیندی کلی است که برای تعیین قیمتهای تحویل آنی یک کالای خاص یا یک برگ از اوراق بهادار انجام میگیرد. قیمت وابسته به شرایط و احوال بازار است. زیرا شرایط بازار ابتدا بر عرضه و تقاضا تاثیر و از این طريق بر قیمتها اثر میگذارد. نوسان قیمت معاملاتی در محدوده بالا و پایین سطح عمومی قیمت بازار انجام میشود.
در فرآیند کشف قیمت درجه تمرکز بازار، محدود شدن عرضه به چند فرد، اطلاعات ناقص بازار و… از جمله عوامل مهم و تاثیرگذار هستند. در کشف قیمت در بورس، خریداران و فروشندگان قیمت معاملاتی دارایی را با کمیت و کیفیت معین، در زمان و مکان تعیینشده کشف میکنند. تعیین قیمت از تعامل نیروهای عرضه و تقاضا به دست میآید؛ تعاملی که تعیینکننده سطح قیمت در بازار است.
کشف قیمت در عرضه اولیه
عرضه اولیه سهام از دو طریق ثبت دفتری و عرضه عمومی به روش حراج صورت میگیرد. در عرضه اولیه از هردو روش، تعیین قیمت عرضه در مرحله اصلی عرضه عمومی اوراق بهادار، در میزان موفقیت عملکرد عرضه اولیه تاثیر بسیاری دارد. میزان موفقیت در قیمتگذاری، با اندازهگیری بازده قابل ارزیابی است.
هدف از کشف قیمت، تعیین قیمت عرضه با ماکزیمم کردن ارزش اوراقبهادار منتشر شده توسط شرکت است. ناشر و پذیرهنویس با جمعآوری تقاضای بازار توسط جمعآوری درخواستها از نهادهای مالی مختلف، به درک مناسبی در زمینه تقاضای بازار دست مییابند. پذیرهنویس با این اطلاعات میتواند نمودار تقاضا را ترسیم کند.
در کشف قیمت از روش حراج نیز مشابه روش ثبت دفتری اقدام میشود. البته در کشف قیمت از روش حراج منحنی تقاضا درخواستهای تمامی سرمایهگذاران را شامل میشود.
کشف قیمت در بورس کالا
بورسهای کالایی فعالیت خود را در ابتدا با معاملات فیزیکی و کشف قیمت آغاز کردند و پس از مدتی، به سمت تغییر و تبدیل به بورس و فرصت تامین مالی به حرکت درآمدند. امروزه مهمترین نقش بورس کالا، تامین مالی برای شرکتهای تولیدی و ایجاد فرصتی برای علاقهمندان به سرمایهگذاری است. بنابراین بورس کالا فرصت سرمایهگذاری، ایجاد شفافیت در قيمتها، مدیریت ریسک قیمت کالاها و محصولات و غیره را به وجود آورده است.
سخن نهایی
کشف قیمت فرآیندی برای به تفاهم رسیدن خریداران و فروشندگان در خصوص میزان معینی از کالا است که در یک مکان و زمان خاص صورت میگیرد. بورس، محل شفافیت قیمتها است. محلی که خریداران و فروشندگان کالا یا دارایی خاص، قیمت محصول مورد نظر را بر اساس عرضه و تقاضا محاسبه و مشخص میکنند.
بازارهای بورس یکی از بهترین گزینهها برای رسیدن به شفافیت قیمتی در جهان هستند و کشف قیمت در بورس فرایندی شفاف و قانونمند است.
مکان، تعداد، اندازه و رقابتپذیری میان خریداران و فروشندگانی که در بازار فعال هستند، رفتار بازار در قبال شیوههای تعیین قیمت و روش خرید، میزان اطلاعات، به موقع و معتبر بودن آن و همچنین گزارشدهی قیمتها و بازارهای آتی و گزینههای مدیریت ریسک از جمله عوامل تاثیرگذار بر کشف قیمت در بورس و بازارهای دیگر هستند.
سوالات متداول
۱. منظور از کشف قیمت چیست؟
کشف قیمت نتیجه تعامل بین فروشندگان و خریداران یا به عبارتی بین عرضه و تقاضا است و هزاران بار در روز در بازارهای آتی رخ میدهد. این به این معنی است که یک معاملهگر میتواند معاملاتی را پیدا کند که احساس میکند منصفانه و کارآمد هستند.
۲. چه عواملی بر کشف قیمت تاثیر میگذارد؟
کشف قیمت تحت تاثیر عوامل مختلفی است. این عوامل شامل: مرحله توسعه بازار، ساختار آن، نوع امنیت و اطلاعات موجود در بازار است.
۳. در کشف قیمت رمزارز چه اتفاقی میافتد؟
کشف قیمت وسیلهای است که از طریق آن قیمت یک دارایی با تطبیق خریداران و فروشندگان بر اساس قیمتی که هر دو طرف آن را قابل قبول میدانند تعیین میشود و تا حد زیادی ناشی از عرضه و تقاضا است. کشف قیمت رمزارز یک مکانیسم مفید برای سنجش این است که آیا یک دارایی در حال حاضر بیش از حد خرید شده است یا بیش از حد فروش است.
۴. کشف قیمت در بورس به چه معناست؟
کشف قیمت فرآیندی است که طی آن، خریداران و فروشندگان در خصوص میزان معینی از کالا به یک قیمت معاملاتی میرسند. چنین توافقی در یک مکان و زمان خاص صورت میگیرد.
۵. چه عواملی بر کشف قیمت تاثیر میگذارند؟
عوامل موثر بر کشف قیمت عبارتند از:
- مکان، تعداد، اندازه و رقابتپذیری میان خریداران و فروشندگانی که در بازار فعال هستند
- رفتار بازار در قبال شیوههای تعیین قیمت و روش خرید
- میزان اطلاعات، به موقع و معتبر بودن آن و همچنین گزارشدهی قیمتها
- بازارهای آتی و گزینههای مدیریت ریسک
۶. چرا فعالان بازار باید قیمت را کشف کنند؟
کشف قیمت، خریداران و فروشندگان را قادر می سازد تا قیمت بازار داراییهای قابلمعامله را تعیین کنند. این به این دلیل است که مکانیسمهای کشف قیمت مشخص میکند که فروشندگان مایل به پذیرش و خریداران مایل به پرداخت چه چیزی هستند.