ارز دیجیتال یا رمزارز آیسیپی (ICP) رشد بسیار خیرهکننده و سپس سقوط عجیبی در سال ۲۰۲۱ داشت. اما همچنان این پروژه به عنوان یکی از گزینههای بسیار خوب کریپتوکارنسی در میان کارشناسان مطرح است. برای آشنایی با این رمزارز جالب و پرپتانسیل با ما همراه باشید.
فهرست
- ارز دیجیتال ICP چیست؟
- تاریخچه و تیم
- خدمات باز (Open Services)
- ورای اینترنت مدرن
- توکنامیک آیسیپی
- سابنت (subnet) یا زیرشبکه در دفینیتی (Dfinity) چیست؟
- چین کی (Chain key)- سابنتهای (subnets) دفینیتی (Dfinity)
- icp را از کجا بخریم ؟
- کیف پول های icp
- آینده ارز دیجیتال آیسیپی (ICP)
ارز دیجیتال آی سی پی ICP چیست؟
در پاسخ به پرسش توکن آيسیپی (ICP) چیست باید بگوییم: ارز دیجیتال آيسیپی توکن بومی بلاکچین اینترنت کامپیوتر (Internet Computer) هست که توسط بنیاد دفینیتی (DFINITY) در حال توسعه است.
دفتر مرکزی بنیاد دفینیتی در زوریخ سوئیس قرار دارد. بنیاد دفینیتی یک سازمان غیرانتفاعی است که به دنبال توسعه یک بستر بلاکچینی برای قراردادهای هوشمند (smart contracts) یا همان اسمارت کانترکتها است.
توکنهای آیسیپی در اناناس (NNS) قفل شدهاند. اناناس یک سیستم کنترل پروتکل الگوریتمی است که شبکه را اجرا میکند. این توکنها برای ساخت نورونها (neurons) استفاده میشوند و از نورونها در فرآیند رأیدهی به پیشنهادات استفاده میشود. هر ماه، اناناس نسبت رأیهایی را که هر نورون در آن شرکت میکند چک می کند تا به همان نسبت به آن پاداش اختصاص دهد.
دفینیتی (Dfinity) چیز جدیدی نیست. بلکه اولین بار در سال 2015 توسط دومینیک ویلیامز (Dominic Williams) طراحی شد و از آن زمان تاکنون در حال رشد بوده است. دومینیک همچنان رئیس و دانشمند ارشد بنیاد دفینیتی است و همچنین بلندترین صدا در حمایت از پذیرش فناوری اینترنت کامپیوتر متعلق به دفینیتی است.
در حالی که دفینیتی در پالو آلتو (Palo Alto)، کالیفرنیا تأسیس شد و هنوز یک مرکز تحقیقاتی در آنجا دارد، بنیاد دفینیتی که اکنون پروژه را اداره میکند در زوگ (Zug)، سوئیس مستقر است. دومین مرکز تحقیقاتی در آنجا و مرکز تحقیقاتی سوم در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا قرار دارد. این پروژه در حال حاضر با بیش از 188 نفر از برجستهترین مهندسین محاسبات توزیع شده که در صنعت کریپتو هستند، رمزنگاران و کارشناسان عملیاتی کار میکند. همه این افراد در جهت ایجاد نسل بعدی راه حلی برای اینترنت کار میکنند.
در 7 می 2021، بنیاد دفینیتی لانچ چارچوب اصلی (mainframe) اینترنت کامپیوتر را، که مرکوری جنسیس (Mercury Genesis) نام گرفته بود و مدتها مورد انتظار بود، اجرا کرد. علیرغم بروز برخی مشکلات در حین راهاندازی، از جمله مواجه شدن سیستم عصبی شبکه با یک ماشه ایمنی کاذب (false safety trigger) که موجب توقف پردازش پیشنهادات شد، این لانچ بدون یک ثانیه از کار افتادن انجام شد.
این مشکل به سرعت حل شد و کمتر از یک ماه بعد، با پیشنهادات پردازش سیستم عصبی شبکه مجدداً شبکه به تکامل خود ادامه داد و خود را در زمان واقعی پیکربندی کرد و بلاکچینهای زیرشبکه بیشتری را برای افزایش ظرفیت اضافه کرد. هم اکنون این شبکه، در راستای افزایش مقیاسپذیری خود در برابر افزایش استقبال و پذیرش برنامهنویسان از آن، در حال پردازش بیشتر از 14 بلاک در هر ثانیه است.
تاریخچه و تیم
بنیاد دفینیتی یک سازمان غیرانتفاعی در زوریخ، سوئیس است که در حال توسعه فناوری بلاکچین اینترنت کامپیوتر است.
در سال 1996، قانون نجابت ارتباطاتی در آمریکا (U.S. Communication Decency Act) در تلاش بود تا مقررات فراگیر را برای محتوای آنلاین اعمال کند. گروه هایی مانند بنیاد مرزهای الکترونیکی (Electronic Frontier Foundation) برای حفظ حقوق اینترنت برای کاربران به وجود آمدند. با چشم انداز اینترنتی آزاد و باز که توسط کاربران کنترل میشود، این گروهها تلاش کردند تا از نفوذ دولت و بیزینسهای بزرگ در اینترنت جلوگیری کنند.
اکنون کمتر از سه دهه بعد، می توانیم ببینیم که دیدگاه آن پیشگامان اولیه در بهترین حالت ساده لوحانه بود. دولت قادر نبود اینترنت را به طور کامل رگلاتوری کند، اما در عوض شاهد بودیم که گروه جدیدی از اربابان، کنترل چیزی را که باید یک پلتفرم آزاد و باز باشد به دست گرفتند. امروزه اینترنت توسط شرکت هایی مانند آلفابت و آمازون، فیسبوک و توییتر، علی بابا و تنسنت اداره می شود. تنها تعداد انگشت شماری از شرکتها هستند که تریلیونها دلار ثروت و میلیاردها ذهن را به صورت آنلاین کنترل میکنند.
خدمات باز (Open Services)
دفینیتی می خواهد کنترل را از غول های فناوری که بر اینترنت مسلط هستند پس بگیرد.
با این حال لازم نیست همین مسیر را ادامه دهد. هنوز هم افرادی رویایی هستند که خواهان اینترنت آزاد و بدون محدودیت هستند. افرادی رویایی مانند توسعه دهندگان دفینیتی.
دومینیک ویلیامز (Dominic Williams)، موسس و دانشمند ارشد دفینیتی میگوید: ما داریم اینترنت را به زمانی برمیگردانیم که محیطی باز و آزاد برای خلاقیت و رشد اقتصادی فراهم می کرد، بازاری آزاد که در آن خدمات می توانستند در شرایط مساوی به یکدیگر متصل شوند. ما میخواهیم قدرت جادویی اینترنت را به آن برگردانیم.
توسعه دهندگان دفینیتی در حال کار بر روی ایجاد یک کامپیوتر اینترنتی هستند. این یک شبکه بلاکچین خواهد بود که در سراسر جهان پراکنده شده است، با مراکز داده مستقل که به برنامهها اجازه میدهد مستقیماً در شبکه اجرا شوند. این امر کنترل را پس میگیرد و آن را به جای چند شرکت بزرگ در دستان کاربران قرار میدهد. دفینیتی قبلاً یک زبان برنامه نویسی جدید به نام موتوکو (Motoko) ایجاد کرده است، مجموعهای از اسدیکیها (SDKs) را برای برنامهنویسان منتشر کرده است، و اخیراً در می 2021، با لانچ مرکوری جنسیس یا آفرینش جیوهایی (Mercury Genesis)، چارچوباصلی اینترنت کامپیوتر را به روی شبکه برده است.
اسدیکی (SDK) مخفف یک عبارت سه کلمهای انگلیسی به معنای کیت توسعهی نرمافزار (Software Development Kit) است.
دفینیتی (Dfinity) نمیخواهد به دلایل نوستالژیک اینترنت را به عقب برگرداند. بلکه میداند که ارتباطات ما به دلیل تسلط غولهای فناوری و شرکتهای تبلیغاتی که از آنها حمایت میکنند، مخدوش شده است. این پیام دیگر درباره حقیقت و آزادی در اینترنت نیست، بلکه همه چیز درباره اطلاعات غلط، کنترل و طمع است. و از همه مهمتر برای فرد، از دست دادن حریم خصوصی است.
اینترنت کامپیوتر به عنوان جایگزینی برای آنچه که میراث صنعت 3.8 تریلیون دلاری آیتی (IT) انباشته است در نظر گرفته شده است و به نسل بعدی برنامهنویسان قدرت میدهد تا نسل جدیدی از سیستمهای نرمافزاری سازمانی ضد دستکاری و خدمات اینترنت باز را بسازند. دومینیک ویلیامز، بنیانگذار، رئیس و مدیر ارشد علمی بنیاد دفینیتی، میگوید: ما توسعه نرمافزار را دموکراتیک میکنیم.
تنها چند حوزه معدود در اینترنت وجود دارد که دور از دسترس این غولهای فناوری باقی مانده است، و دفینیتی میخواهد آنها را گسترش دهد تا یک اکوسیستم کامل را ایجاد کند که بتواند خارج از چنگال صاحبان خودخوانده فناوری رشد کند.
بیایید از مشکل نوآوری ناشی از این شرکت ها نیز غافل نشویم. این واقعیت که آنها انحصار مؤثری در اکثر حوزههای اینترنت دارند به این معنی است که نوآوری خفه شده است. جای تعجب نیست که همه این شرکتها زمانی تکامل پیدا کردند که اینترنت رایگان و باز باقی مانده بود و از زمان رشد و تسلط آنها، تعداد کمی از برنامههای واقعاً نوآورانه در اینترنت توسعه یافتهاند.
ورای اینترنت مدرن
ایده دفینیتی از رویای یک کامپیوتر بلاکچین الهام گرفته شد که اولین بار توسط اتریوم ترویج شد. با نگاهی به اتریوم و دیگر بلاک چینهای مهم و اصلی، تیم بنیانگذاران دفینیتی پیشنهادی نوشت برای یک شبکه بلاکچین غیرمتمرکز که قادر به اجرای نسل بعدی خدمات و نرمافزار اینترنت باز است.
آنها تا الان از ورود به هرگونه بحث در مورد استخراج یا سهامداری یا توزیع یک ابزار مالی جدید اجتناب کردهاند. به جای تلاش برای ایجاد یک بیتکوین بهتر یا یک اتریوم بهتر، آنها بر ساخت بهترین نسخه از رویای خود تمرکز کردهاند.
اینترنت فعلی بر روی آيپی (IP) یا پروتکل اینترنت اجرا می شود، با این حال دفینیتی (Dfinity) استاندارد جدیدی را معرفی میکند که آن را آیسیپی (ICP) یا پروتکل اینترنت کامپیوتر مینامد. سیستم جدید آیسیپی (ICP) به برنامهنویسان این امکان را میدهد که نه تنها دادهها را بلکه پلتفرمهای نرم افزار واقعی را نیز در اینترنت منتقل کنند. نرم افزارها و برنامهها برای اجرا به رایانه نیاز دارند، اما چرا آن رایانه را به کل اینترنت تبدیل نکنیم؟
این چشم انداز، رویا و یا ویژن دفینیتی (Dfinity) است. به جای اجرای برنامهها بر روی سرور اختصاصی متعلق به آلفابت (Alphabet) یا مایکروسافت (Microsoft)، رویای دفینیتی نرمافزاری ایجاد خواهد کرد که می تواند آزادانه به هر سروری در شبکه منتقل شود. با دفینیتی ، این سرورها در مراکز داده یا دیتاسنترهای با مالکیت مستقل و پراکنده در سراسر جهان وجود دارند. در اصل به این معنی میشود که برنامهها اکنون در همه جا اجرا میشوند.
در عمل به این معنی است که برنامه هایی را می توان ایجاد و منتشر کرد که نه تحت مالکیت و نه تحت کنترل کسی هستند. مراکز داده مستقلی که شبکه دفینیتی را اجرا میکنند در ازای اجرای کد روی سرورهای خود به صورت توکن پاداش دریافت میکنند، اما به هیچ یک از دادهها دسترسی نخواهند داشت و جمع آوری و فروش دادهها به اشخاص ثالث مانند تبلیغکنندگان را غیرممکن میکند. این امر مالکیت دادههای خصوصی را به افراد خصوصی باز میگرداند.
البته احتمالا معایبی نیز وجود دارد. یک اینترنت کاملاً رایگان و باز مانع از این میشود که برنامهنویسان را در قبال برنامهها پاسخگو بدانیم و عملا مسئولیتی متوجه آنها نمیشود. اگر برنامه میزبان محتوای غیرقانونی یا توهینآمیز شود، آن وقت چطور میتوان محتوای مد نظر را حذف کرد؟ در این شرایط کسی به غیر از برنامهنویس به حذف آن محتوا دسترسی ندارد، و برنامهنویس هم به راحتی میتواند ناشناس بماند، و در نتیجه مسئولیتی متوجه برنامهنویس نیست و کسی پاسخگوی محتوای مورد نظر نمیشود.
البته ما مشکل مشابهی با برنامه های امروزی داریم. فیسبوک یا آلفابت میتوانند هر چیزی را که دوست دارند از روی هوس حذف کنند. اپلیکیشن رسانههای اجتماعی پارلر (Parler) که بر آزادی بیان تاکید دارد، اخیراً به دلیل امتناع شرکتهای بزرگ فناوری از میزبانی بیشتر این برنامه، در حقیقت خاموش شد.
امید میرود که اینترنت غیرمتمرکز نیز منجر به حکمرانی غیرمتمرکز شود که در آن برنامهنویسان بتوانند تصمیم بگیرند که چگونه همه چیز تنظیم شود. در واقع، این روشی است که در دنیای ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد، و در حالی که تا حدودی کار میکند، میتواند منجر به درگیری بین جناحهای مختلف یک پروژه هم بشود. باید دید که آیا حکومت غیرمتمرکز، یا به قول برخی «حکومت اوباش» (mob rule) بهتر از حکومت متمرکز توسط یک مدیر عامل خودسر خواهد بود یا خیر.
بدیهی است که این تازه شروع کار است و باید در ماههای آینده دید پروژه اینترنت کامپیوتر واقعاً چه تواناییهایی دارد. بنیاد دفینیتی مدعی است که هیچ حد و مرز برای پیشرفت وجود ندارد و قراردادهای هوشمند اینترنت و در واقع کل جهان را در اختیار خواهند گرفت.
کل سیستمهای سازمانی، اینترنت و مالی– همه با استفاده از این راهحل جدید شبکه بلاک چین اینترنت کامپیوتر– در سالهای آینده بازسازی خواهند شد. شبکه بلاک چین اینترنت کامپیوتر به قراردادهای هوشمند اجازه میدهد تا با سرعت وب اجرا شوند، و در عین حال به کاربران امکان میدهد تا از امنیت اندتواند (end-to-end security) بهرهمند باشند. (امنیت اندتواند به امنیت سرتاسری هم ترجمه شده و به معنی رمزنگاری از از هر دو سر فرستنده و گیرنده پیام است.) فراموش نکنیم که اینترنت کامپیوتر میتواند تا ظرفیت نامحدود مقیاسپذیر باشد، و در عین حال سازگار، کارآمد، کم هزینه و سازگار با محیط زیست است.
همین حالا سیستم عصبی شبکه (Network Nervous System) و فناوری دفتر کل آیسیپی (ICP Ledger technology) توسط برنامهنویسانی که خدمات اینترنتی مستقل واقعاً باز را با حاکمیت توکن شده ایجاد می کنند، در حال تغییر کاربری است. این سرویسها شفاف هستند، جایی که کاربران بهعنوان بخشی از تیم در وظایفی مانند تعدیل و اداره مشارکت میکنند و کاربران، برنامهنویسان و سرمایهگذاران همگی میتوانند از طریق مالکیت توکنهای مربوطه در حاکمیت شرکت کنند.
آیسیپی (ICP) در تلاش است تا سیستمهای متمرکز قدیمی را که توسط انحصارات شرکتهای بزرگ فناوری اداره میشوند کنار بگذارد و به خدمات باز مانند این اجازه دهد تا جایگزین الگوی فعلی شوند. این سیستمها بر روی بلاک چین عمومی بر روی یک لایه فیزیکی مستقل اجرا میشوند. این همان فضای مجازی واقعی است که شاید باید آن را به شکل «فضای مجازی» بنویسیم.
پروژه اینترنت کامپیوتر، تا همین حالا هم، بلاکچین را برای همیشه تغییر داده است. تقریباً بلافاصله برنامههای رسانههای اجتماعی ترکیب شده با دیفای (DeFi) ظاهر شدند. نسخه آلفای اوپم چت (Open Chat) تنها چند ساعت پس از لانچ مرکوری جنسیس (Mercury Genesis) راه اندازی شد و در عرض چند دقیقه صدها کاربر به دست آورد. و همه اینها از طریق سرویس هویت اینترنتی آیسیپی (ICP’s Internet Identity) امکانپذیر شدهاست.
این فناوری در نهایت به پلتفرمهای شبکههای اجتماعی غیرمتمرکز (decentralized social media platforms) اجازه خواهد داد تا از هر دستگاهی قابل دسترسی باشند. شما میتوانید از طریق توکنیسازی (tokenization) به کاربران پاداش بدهید و آنها را تشویق کنید، و همچنین اداره جمعی امور را تقویت کنید. اوپن چت همچنین به کاربران امکان میدهد تا پرداختهای مبتنی بر چرخه را با پیام ارسال کنند (توجه داشته باشید که چرخهها تا زمانی که به نسخه بتا منتقل نشوند واقعی نخواهند بود) و به زودی این امکان فراهم خواهد شد تا در چتهای گروهی یادداشتی را به «گوینده» ارسال کنید.
آيسیپی (ICP) همچنین به اولین سرویس غیرمتمرکز شبکههای اجتماعی اجازه راهاندازی داد. دیاسسیویآرداتوان (DSCVR.one) خیلی زودی پس از اوپن چت راه اندازی شد و در حال حاضر دهها هزار کاربر دارد.
و سپس اوریجین (Origyn)، اولین پلتفرم چندحوزهایی ساخته شده بر روی بلاکچین اینترنت کامپیوتر است که اشکال جدیدی از ارزش و همکاری را در صنعت کالاهای لوکس باز میکند. اوریجین (Origyn) از ایجاد دوقلوهای دیجیتالی پشتیبانی میکند که دارای امضاهای بیومتریک منحصر به فرد هستند که با استفاده از بلاکچین اینترنت کامپیوتر صحتسنجی و تأیید میشوند.
همانطور که در مطالبی در مجله فوربز (Forbes) و روزنامه نیویورک تایمز (The New York Times) نشان داده شده است، اوریجین (Origyn) امضاهای دیجیتال منحصر به فرد، حکمرانی توکنیشده (tokenized governance)، و کالاهای لوکس فیزیکی را با هم ترکیب میکند و توسعه پیشگام در صنایع را به همراه دارد.
توکنامیک آیسیپی
توکنهای دفینیتی (Dfinity) گاهی اوقات بهعنوان «دفینیتیز» (dfinities) شناخته میشوند و قبلاً از تیکر یا علامت دیافان (DFN) استفاده میکردند، اما اخیراً به آيسیپی (ICP) تغییر کرده است و در نهایت توکنهای واقعی به عنوان بخشی از راهاندازی مرکوری جنسیس (Mercury Genesis) در 7 می 2021 منتشر شدند.
این توکن چندین مورد استفاده دارد و یکی از کاربریهای اصلی آن به عنوان وسیله پرداخت برای مراکز داده و سرورها است. برای استفاده از پروتکل آيسیپی (ICP) برای نصب و اجرای یک برنامه یا اپلیکیشن، باید گسفی (gas fee) یا کارمزد را به صورت توکن پرداخت کنید.
سپس این کارمزد به سرورهای مرکز داده یا همان دیتاسنتری که برنامه را اجرا میکنند پرداخت میشود. مقدار گسفی (gas fee) یا کارمزد برای هر تراکنش با دستورالعملهایی که در حال اجرا هستند و میزان دادههای پردازش و ذخیره شده تعیین میشود. این روش دقیقاً مشابه قیمت گذاری فعلی برای رایانش ابری است.
سابنت (subnet) یا زیرشبکه در دفینیتی (Dfinity) چیست؟
سابنت (subnet) یا زیرشبکه یک پیکربندی بلاکچین منحصر به فرد در پروژه اینترنت کامپیوتر است که قادر است با سایر بلاکچینها ادغام شود تا ظرفیت کل شبکه را افزایش دهد. زیرشبکهها زمانی ایجاد میشوند که اناناس (NNS)، نودها (nodes) یا همان گرهها را ترکیب میکند، و زیرشبکهها برای نگهداشتن قوطیها (canisters)، که نوعی قرارداد هوشمند تکاملیافته هستند، استفاده میشوند. همانطور که قبلا گفتیم: اناناس یک سیستم کنترل پروتکل الگوریتمی است که شبکه را اجرا میکند.
هر زیرشبکه یا سابنت (subnet) یک بلاک چین مجزا است، و قوطیهای (canisters) هر زیرشبکه میتوانند بهطور شفاف با هر قوطی دیگر، حتی آنهایی که در زیرشبکههای دیگر هستند، تماس بگیرند. در عمل، شبکه در هنگام فراخوانی یک قرارداد هوشمند قوطی، حتی بین زیرشبکهها تمایز قائل نمیشود، بلکه صرفاً یک فراخوانی تابع در دنیای یکپارچه کد امن است.
چینکی (Chain key) – سابنتهای (subnets) دفینیتی (Dfinity)
زیرشبکههای (subnets) دفینیتی (Dfinity) امکان مقیاسپذیری بینهایتی را به پروژه اینترنت کامپیوتر میدهند.
زیرشبکهها برای کاربران قراردادهوشمند قوطی (canister) و کد قوطی شفاف هستند. کاربران و برنامهنویسان قوطی با اینترنت کامپیوتر تعامل دارند و در پس زمینه به طور همزمان، پروتکل آيسیپی (ICP) محاسبات رایانشی و دادهها را در سراسر گرههای (nodes) زیرشبکه توزیع می کند.
تصور میشود که این سیستم نسبت به بلاکچینهای سنتی ایمنتر است، زیرا کنترل غیرمتمرکز دادهها و محاسبات توسط پروتکل دقیقتر از واگذاری آن به شانس است.
در اینجا استفاده از استخر استخراج، به مانند آنچه در بلاکچینهای سنتی با الگوریتمهای اثبات کار (PoW) و اثبات سهام (PoS) یافت میشود، امکانپذیر نیست. این امر از داشتن گرههای اعتبارسنجی با مقادیر زیادی سهام که اکثر بلوکها را ایجاد می کنند، جلوگیری میکند. زیرشبکهها میتوانند با استفاده از کلیدهای زنجیرهای منحصربهفرد که بخشی از رمزنگاری منحصربهفرد توسعهیافته توسط دفینیتی (Dfinity) هستند، با یکدیگر تعامل داشته باشند.
رمزارز آیسیپی (ICP) را از کجا بخریم؟ صرافیهای ارز دیجیتال آیسیپی
رمزارز آیسیپی (ICP) در بیش از ۴۰ صرافی ارز دیجیتال، مانند بایننس (Binance)، اوکیایکس (OKX)، گیتداتآياو (Gate.io)، کوکوین (KuCoin)، کوینکس (Coinbase) و آپبیت (Upbit) عرضه میشود.
اما مطمئنترین گزینه برای کاربران ایرانی صرافی اکسکوینو است که از اسفند ۱۴۰۰ این توکن را به کاربران خود عرضه کرده است.
کیفپولهای ارز دیجیتال آیسیپی (ICP): کدام کیفپولها از ارز دیجیتال آیسیپی پشتیبانی میکنند؟
کیفپولهای زیادی از ارز دیجیتال آیسیپی پشتیبانی میکنند که میتوان به عنوان نمونه به نتورک نروس سیستم (Network Nervous System)، پلاگ والت (Plug Wallet)، استوئیک والت (Stoic Wallet)، دیفایننس (Dfinance)، و ارث والت (Earth Wallet) اشاره کرد. یکی از مطمئنترین کیفپولهای مناسب برای کاربران ایرانی اکسکوینو است که از اسفند ۱۴۰۰ امکان ذخیره این ارز دیجیتال را به کاربران خود ارائه کرده است.
آینده ارز دیجیتال آیسیپی (ICP)
با توجه به بازار بالقوه موجود برای پروژه اینترنت کامپیوتر، تیم متخصص پشت توسعه آن، اکوسیستم برنامهنویسی که برای رشد هر چه بیشتر پروتکل آن به وجود آمده است، و مزایای نسبی و مکمل های آن در مقابل پلتفرمهای وب 2.0 و وب 3.0 موجود، به نظر می رسد آیسیپی (ICP) تنها به عنوان یک توکن پرداخت و کاربردی دارای یک مقدار مناسبی از پتانسیل صعودی است.
همچنین شایان ذکر است که موارد فوق تازه بدون در نظر گرفتن این نکته است که آیسیپی (ICP) ممکن است در مقطعی به عنوان یک ذخیره ارزش در نظر گرفته شود، که همین موجب افزایش ارزش آن در برابری با ارزهای فیات خواهد شد (همانطور که به بیتکوین، به عنوان یک دارایی ذخیره ارزش مانند طلا، نگاه میشود). همچنین این هم باید لحاظ شود که آیسیپی (ICP) میتواند باز ارزش بیشتری در برابر ارزهای فیات پیدا کند، چرا که به دارندگان خود این امکان را میدهد تا در اداره و حکمرانی خود بلاکچین اینترنت کامپیوتر صاحب حق باشند، که ذاتاً حقوق ارزشمندی هستند. علاوه بر اینها این را هم لحاظ نکرده است که دارندگان و هولدرهای آیسیپی (ICP) میتوانند با استیک کردن توکنهای خود، ضمن مشارکت در حکمرانی بلاکچین اینترنت کامپیوتر، از سود قابل ملاحظه سالانه بهرهمند باشند.
در یک نگاه بلندمدت، همزمان با درنظر گرفتن پتانسیل صعودی باید ریسکها را هم لحاظ کرد تا نگاه متعادلتری داشت. ریسکها هم میتوانند ناشی از نوظهور بودن و تازگی این پروژه، بدیع و بیسابقه بودن فناوری آن، امکان ورود رقبا، خطر تبعات رگلاتوری علیه کل بازار کریپتوکارنسی که یک مشکل عمومی هست، و یا مشکلات بالاخص یک پروژه مانند مشکلات درون تیم برنامهنویسان، اکوسیستم و یا مسائل حاکمیتی بلاکچین باشد. تمام پروژههای بلاک چین که اخیراً راهاندازی شدهاند، ذاتاً چشماندازهای ریسکی و پرخطری دارند. اما حتی پس از لحاظ کردن این ریسکها، باز هم میتوان بهطور منطقی به این نتیجه رسید که آیسیپی (ICP) یا همان رمزارز اینترنت کامپیوتر میتواند از آیندهای درخشان برخوردار باشد.