این پرسش بسیاری از کاربران دنیای رمز ارز است که قیمت بیتکوین چگونه تغییر میکند و از چه الگویی پیروی میکند. کاربران کریپتو به دنبال الگویی هستند تا بتوانند قیمت بیتکوین را پیشبینی کنند تا به کمک آن به موقع در کف خرید کنند و در اوج با کسب بیشترین سود بفروشند.
برخی سرمایهگذاران بیشتر یک رویکرد فاندامنتال را ترجیح میدهند، به نحوی که یک ترند بزرگ را ارزیابی میکنند و بر مبنای آن رفتارهای آینده را تشخیص میدهند. متغیرهایی همچون استقبال از روشهای پرداخت الکترونیک و بودجههای تورمزای بانکهای مرکزی برای جبران خسارات ناشی از پاندمی کرونا از جمله فاکتورهایی موثری هستند که در این شیوه لحاظ میشوند. تحلیلگران فاندامنتال حتی از این هم فراتر میروند و سعی در بررسی ارزش ذاتی داراییها نیز دارند و به دنبال کشف ویژگیهایی هستند که یک پروژه را خاص و یا باارزش میکند. تلاشهای بسیاری در همین راستا برای تعیین ارزش ذاتی بیتکوین صورت گرفته که بر مبنای ترکیب سقف عرضه، امنیت شبکه، تقسیمپذیری و قابلیت انتقال بین پلتفرمهای مختلف هست. منظور از تقسیمپذیری این است که مثلا بیتکوین تا ۸ رقم اعشار خرد میشود.
سرمایهگذاران دیگر مانند «صندوقهای پوشش ریسک سرمایهگذاری» یا همان هج فاندها (hedge funds) رویکرد کمیتری به سرمایهگذاری دارند. زمانی که این صندوقها از این مسیر استفاده میکنند بیشتر تمرکزشان بر استراتژیهای معاملاتی به وجودآمده بر مبنای فرصتهایی است که به واسطه خوانش تکنیکال نمودارهای قیمت شناسایی شدهاند. چرا که نمودارهای قیمت بازتابی از عرضه و تقاضای واقعی و صد البته هیجان و احساسات روانی سرمایهگذاران هستند. این سرمایهگذاران از مدلها، شاخصها و سنجههای متعددی بهره میبرند تا به یک استراتژی مناسب برسند و اغلب پوزیشنهای مختلفی را به سرعت باز و بسته میکنند. و بسیاری از آنها از الگوریتمها برای انجام اتوماتیک معاملات استفاده میکنند.
یک دست صدا ندارد
با این اوصاف متوجه میشویم که این رویکردهای نافی یکدیگر نیستند و همانطور که میدانیم بسیاری از معاملهگران از ترکیبی از این روشها برای رسیدن به استراتژی خاص خود استفاده میکنند. به علاوه، بسیاری از مدلهای تکنیکال هستند که به واسطه یک عنصر تحلیل تکنیکال معنی پیدا میکنند و یک خروجی معقول ارائه میدهند. مدل انباشت به جریان (Stock-to-Flow) یا همان استواف (S2F) یک نمونه از این استراتژیهاست که جزء یکی از دقیقترین مدلهایی است که تا به امروز برای پیشبینی قیمت در بازار کریپتو طراحی شده است.
این مدل که ارائه آن به اکانت توییتری پلنبی (PlanB) نسبت داده شده است، در واقع توسط او به علت ارزش ذاتی بیتکوین به عنوان یک دارایی ضدتورمی به کاربسته شده است. نتیجه اما بسیار جذاب است. در واقع، استواف احتمالا دقیقترین ابزاری است که ما برای پیشبینی قیمت بیتکوین در اختیار داریم.
مدل انباشت به جریان چگونه کار میکند؟
استواف در عین سادگی پرشکوه است. شما به سادگی مقدار عرضه موجود (انباشت) یک کالا یا دارایی را بر مقدار تولید سالانه آن (جریان) تقسیم میکیند. زمانی که پلن بی مدل استواف برای بیتکوین را در سال ۲۰۱۹ مطرح کرد، او یک جدول مقایسه ارزش آن با سایر کالاها و فلزات گرانبها با درجات مختلف ندرت را نیز در مدل خود گنجاند.
ستون وسم در جدول بالا با عنوان اساف نماینگر تعداد سالهایی است که بر مبنای سطح فعلی تولید طول خواهد کشید تا مقدار عرضه موجود یک دارایی دو برابر شود. همانطور که در جدول مشاهده میکنید، ۶۲ سال طول خواهد کشید تا مقدار موجود طلا از زمین استخراج شود که همین واقعیت موجب میشود تا مقدار فعلی موجودی طلا در جهان را نسبتا کمیاب و نادر می کند. این عدد برای نقره ۲۲ سال است، در حالی که فلزاتی مانند پالادیوم و پلاتین که استفاده صنعتی آنها بسیار رایج تر است نرخهای کمتری دارند. در زمان ارائه این نمودار برای اولین بار، اساف برای بیتکوین ۲۵ بود. بیتکوین در این سنجه از نقره بالاتر و از طلا پایینتر بود. اما امروز این عدد برای بیتکوین ۵۶.۶ سال است.